کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اگر دردت دوای جان نگردد

    غم دشوار تو آسان نگردد

    که دردم را تواند ساخت درمان

    اگر هم درد تو درمان نگردد

    دمی درمان یک دردم نسازی

    که بر من درد صد چندان نگردد

    که یابد از سر زلف تو مویی

    که دایم بی سر و سامان نگردد

    که یابد از سر کوی تو گردی

    که همچون چرخ سرگردان نگردد

    که یابد از می عشق تو بویی

    که جانش مست جاویدان نگردد

    ندانم تا چه خورشیدی است عشقت

    که جز در آسمان جان نگردد

    دلا هرگز بقای کل نیابی

    که تا جان فانی جانان نگردد

    یقین می‌دان که جان در پیش جانان

    نیابد قرب تا قربان نگردد

    اگر قربان نگردد نیست ممکن

    که بر تو عمر تو تاوان نگردد

    چو خفاشی بمیری چشم بسته

    اگر خورشید تو رخشان نگردد

    اگر آدم کفی گل بود گو باش

    به گل خورشید تو پنهان نگردد

    در آن خورشید حیران گشت عطار

    چنان جایی کسی حیران نگردد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha