به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

عطار نیشابوری

عطار نیشابوریغزلیاتغزل شماره ۲۷۲: در قعر جان مستم دردی پدید آمد

2330عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

در قعر جان مستم دردی پدید آمد

کان درد بندیان را دایم کلید آمد

چندان درین بیابان رفتم که گم شدستم

هرگز کسی ندیدم کانجا پدید آمد

مردان این سفر را گم‌بودگی است حاصل

وین منکران ره را گفت و شنید آمد

گر مست این حدیثی ایمان تو راست لایق

زیرا که کافر اینجا مست نبید آمد

شد مست مغز جانم از بوی باده زیرا

جام محبت او با بوسعید آمد

تا داده‌اند بویی عطار را ازین می

عمرش درازتر شد عیشش لذیذ آمد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1غزل شماره ۲۷۱: نه دل چو غمت آمد از خویشتن اند ...2غزل شماره ۲۷۲: در قعر جان مستم دردی پدید آمد 3غزل شماره ۲۷۳: در عشق به سر نخواهم آمد 4غزل شماره ۲۷۴: کارم از عشق تو به جان آمد 5غزل شماره ۲۷۵: ره عشاق بی ما و من آمد 6غزل شماره ۲۷۶: لعل تو به جان فزایی آمد 7غزل شماره ۲۷۷: دی پیر من از کوی خرابات برآمد 8غزل شماره ۲۷۸: نقد قدم از مخزن اسرار برآمد، چ ...9غزل شماره ۲۷۹: عشق تو ز سقسین و ز بلغار برآمد 10غزل شماره ۲۸۰: سرمست به بوستان برآمد 11غزل شماره ۲۸۱: چو ترک سیم برم صبحدم ز خواب در ...12غزل شماره ۲۸۲: نگارم دوش شوریده درآمد 13غزل شماره ۲۸۳: مستغرقی که از خود هرگز به سر ن ...14غزل شماره ۲۸۴: دلا دیدی که جانانم نیامد 15غزل شماره ۲۸۵: عاشقان زنده‌دل به نام تو اند 16غزل شماره ۲۸۶: آنها که در هوای تو جان‌ها بداد ...17غزل شماره ۲۸۷: آنها که پای در ره تقوی نهاده‌ا ...18غزل شماره ۲۸۸: عاشقان از خویشتن بیگانه‌اند 19غزل شماره ۲۸۹: پیش رفتن را چو پیشان بسته‌اند 20غزل شماره ۲۹۰: ز لعلت زکاتی شکر می‌ستاند 21غزل شماره ۲۹۱: نه قدر وصال تو هر مختصری داند 22غزل شماره ۲۹۲: دلی کز عشق تو جان برفشاند 23غزل شماره ۲۹۳: روی تو کافتاب را ماند 24غزل شماره ۲۹۴: عقل در عشق تو سرگردان بماند 25غزل شماره ۲۹۵: دلم بی عشق تو یک دم نماند 26غزل شماره ۲۹۶: گرد ره تو کعبه و خمار نماند 27غزل شماره ۲۹۷: آن را که غمت به خویش خواند 28غزل شماره ۲۹۸: چون تتق از روی آن شمع جهان برد ...29غزل شماره ۲۹۹: چون سیمبران روی به گلزار نهادن ...30غزل شماره ۳۰۰: عاشقانی کز نسیم دوست جان می‌پر ...31غزل شماره ۳۰۱: از می عشق نیستی هر که خروش می‌ ...32غزل شماره ۳۰۲: چون لبش درج گهر باز کند 33غزل شماره ۳۰۳: هر که درین دایره دوران کند 34غزل شماره ۳۰۴: آفتاب رخ آشکاره کند 35غزل شماره ۳۰۵: هر زمانی زلف را بندی کند 36غزل شماره ۳۰۶: دل ز میان جان و دل قصد هوات می ...37غزل شماره ۳۰۷: هر که عزم عشق رویش می‌کند 38غزل شماره ۳۰۸: عشق توام داغ چنان می‌کند 39غزل شماره ۳۰۹: زلف شبرنگش شبیخون می‌کند 40غزل شماره ۳۱۰: گر فلک دیده بر آن چهرهٔ زیبا ف ...41غزل شماره ۳۱۱: چو تاب در سر آن زلف دلستان فکن ...42غزل شماره ۳۱۲: دل نظر بر روی آن شمع جهان می‌ا ...43غزل شماره ۳۱۳: سر مستی ما مردم هشیار ندانند 44غزل شماره ۳۱۴: عاشقان چون به هوش باز آیند 45غزل شماره ۳۱۵: اصحاب صدق چون قدم اندر صفا زنن ...46غزل شماره ۳۱۶: آنها که در حقیقت اسرار می‌روند 47غزل شماره ۳۱۷: دل ز جان برگیر تا راهت دهند 48غزل شماره ۳۱۸: قومی که در فنا به دل یکدگر زین ...49غزل شماره ۳۱۹: هر که سرگردان این سودا بود 50غزل شماره ۳۲۰: شبی کز زلف تو عالم چو شب بود 51غزل شماره ۳۲۱: آن را که ز وصل او خبر بود 52غزل شماره ۳۲۲: عشق بی درد ناتمام بود 53غزل شماره ۳۲۳: آنچه نقد سینهٔ مردان بود 54غزل شماره ۳۲۴: عشق را پیر و جوان یکسان بود 55غزل شماره ۳۲۵: آنرا که ز وصل او نشان بود 56غزل شماره ۳۲۶: هر که را با لب تو پیمان بود 57غزل شماره ۳۲۷: هر که را اندیشهٔ درمان بود 58غزل شماره ۳۲۸: زلف تو که فتنهٔ جهان بود 59غزل شماره ۳۲۹: هر که را ذره‌ای وجود بود 60غزل شماره ۳۳۰: هر که را در عشق تو کاری بود 61غزل شماره ۳۳۱: مرد یک موی تو فلک نبود 62غزل شماره ۳۳۲: چو در غم تو جز جان چیزی دگرم ن ...63غزل شماره ۳۳۳: کسی کو خویش بیند بنده نبود 64غزل شماره ۳۳۴: با لب لعلت سخن در جان رود 65غزل شماره ۳۳۵: دل به امید وصل تو باد به دست م ...66غزل شماره ۳۳۶: تا سر زلف تو درهم می‌رود 67غزل شماره ۳۳۷: چه سازی سرای و چه گویی سرود 68غزل شماره ۳۳۸: گر نسیم یوسفم پیدا شود 69غزل شماره ۳۳۹: هر گدایی مرد سلطان کی شود 70غزل شماره ۳۴۰: چون تو جانان منی جان بی تو خرم ...71غزل شماره ۳۴۱: هر که صید چون تو دلداری شود 72غزل شماره ۳۴۲: یک حاجتم ز وصل میسر نمی‌شود 73غزل شماره ۳۴۳: ای کوی توام مقصد و ای روی تو م ...74غزل شماره ۳۴۴: هرچه در هر دو جهان جانان نمود 75غزل شماره ۳۴۵: رهبان دیر را سبب عاشقی چه بود 76غزل شماره ۳۴۶: گر دلبرم به یک شکر از لب زبان ...77غزل شماره ۳۴۷: برق عشق از آتش و از خون جهد 78غزل شماره ۳۴۸: زلف را چون به قصد تاب دهد 79غزل شماره ۳۴۹: یک شکر زان لب به صد جان می‌دهد 80غزل شماره ۳۵۰: هر که را ذوق دین پدید آید 81غزل شماره ۳۵۱: یا دست به زیر سنگم آید 82غزل شماره ۳۵۲: عشق تو به جان دریغم آید 83غزل شماره ۳۵۳: سر زلف دلستانت به شکن دریغم آی ...84غزل شماره ۳۵۴: هر که را دانهٔ نار تو به دندان ...85غزل شماره ۳۵۵: یک ذره نور رویت گر ز آسمان برآ ...86غزل شماره ۳۵۶: چو از جیبش مه تابان برآید 87غزل شماره ۳۵۷: چو نقاب برگشائی مه آن جهان برآ ...88غزل شماره ۳۵۸: گر نه از خاک درت باد صبا می‌آی ...89غزل شماره ۳۵۹: دلبرم رخ گشاده می‌آید 90غزل شماره ۳۶۰: صبح از پرده به در می‌آید 91غزل شماره ۳۶۱: آن ماه برای کس نمی‌آید 92غزل شماره ۳۶۲: آن روی به جز قمر که آراید 93غزل شماره ۳۶۳: تشنه را از سراب چگشاید 94غزل شماره ۳۶۴: دو جهان بی‌توام نمی‌باید 95غزل شماره ۳۶۵: گر رخ او ذره‌ای جمال نماید 96غزل شماره ۳۶۶: رخت را ماه نایب می‌نماید 97غزل شماره ۳۶۷: نه یار هرکسی را رخسار می‌نماید 98غزل شماره ۳۶۸: سر زلف تو پر خون می‌نماید 99غزل شماره ۳۶۹: رخ ز زیر نقاب بنماید 100غزل شماره ۳۷۰: کسی کو هرچه دید از چشم جان دید 101غزل شماره ۳۷۱: قطره گم گردان چو دریا شد پدید 102غزل شماره ۳۷۲: برکناری شو ز هر نقشی که آن آید ...103غزل شماره ۳۷۳: تا که گشت این خیال‌خانه پدید 104غزل شماره ۳۷۴: واقعهٔ عشق را نیست نشانی پدید 105غزل شماره ۳۷۵: تا خطت آمد به شبرنگی پدید 106غزل شماره ۳۷۶: در ره عشق تو پایان کس ندید 107غزل شماره ۳۷۷: هنگام صبوح آمد ای هم نفسان خیز ...108غزل شماره ۳۷۸: دل چه خواهی کرد چون دلبر رسید 109غزل شماره ۳۷۹: درد کو تا دردوار خواهم رسید 110غزل شماره ۳۸۰: عقل را در رهت قدم برسید 111غزل شماره ۳۸۱: دوش آمد و ز مسجدم اندر کران کش ...112غزل شماره ۳۸۲: دلم دردی که دارد با که گوید 113غزل شماره ۳۸۳: الا ای زاهدان دین دلی بیدار بن ...114غزل شماره ۳۸۴: قدم درنه اگر مردی درین کار 115غزل شماره ۳۸۵: میی درده که در ده نیست هشیار 116غزل شماره ۳۸۶: اگر خورشید خواهی سایه بگذار 117غزل شماره ۳۸۷: از پس پردهٔ دل دوش بدیدم رخ یا ...118غزل شماره ۳۸۸: درآمد دوش ترکم مست و هشیار 119غزل شماره ۳۸۹: بردار صراحیی ز خمار 120غزل شماره ۳۹۰: ای عشق تو کیمیای اسرار 121غزل شماره ۳۹۱: در عشق تو گم شدم به یکبار 122غزل شماره ۳۹۲: اشک ریز آمدم چو ابر بهار 123غزل شماره ۳۹۳: عشق آبم برد گو آبم ببر 124غزل شماره ۳۹۴: ای در درون جانم و جان از تو بی ...125غزل شماره ۳۹۵: ای تو را با هر دلی کاری دگر 126غزل شماره ۳۹۶: پیر ما می‌رفت هنگام سحر 127غزل شماره ۳۹۷: آتش عشق تو دلم، کرد کباب ای پس ...128غزل شماره ۳۹۸: نیست مرا به هیچ رو، بی تو قرار ...129غزل شماره ۳۹۹: جان به لب آوردم ای جان درنگر 130غزل شماره ۴۰۰: گر ز سر عشق او داری خبر 131غزل شماره ۴۰۱: باد شمال می‌وزد، طرهٔ یاسمن نگ ...132غزل شماره ۴۰۲: ساقیا گه جام ده گه جام خور 133غزل شماره ۴۰۳: چو پیشهٔ تو شیوه و ناز است چه ...134غزل شماره ۴۰۴: گرفتم عشق روی تو ز سر باز 135غزل شماره ۴۰۵: عشق تو مرا ستد ز من باز 136غزل شماره ۴۰۶: ای دل ز دلبران جهانت گزیده باز 137غزل شماره ۴۰۷: هر که زو داد یک نشانی باز 138غزل شماره ۴۰۸: هر که سر رشتهٔ تو یابد باز 139غزل شماره ۴۰۹: ای روی تو شمع پردهٔ راز 140غزل شماره ۴۱۰: ای شیوهٔ تو کرشمه و ناز 141غزل شماره ۴۱۱: ذره‌ای دوستی آن دمساز 142غزل شماره ۴۱۲: جان ز مشک زلف دلم چون جگر مسوز 143غزل شماره ۴۱۳: عمر رفت و تو منی داری هنوز 144غزل شماره ۴۱۴: چند جویی در جهان یاری ز کس 145غزل شماره ۴۱۵: آفتاب عاشقان روی تو بس 146غزل شماره ۴۱۶: در عشق روی او ز حدوث و قدم مپر ...147غزل شماره ۴۱۷: دوش آمد و گفت از آن ما باش 148غزل شماره ۴۱۸: ای دل اگر عاشقی در پی دلدار با ...149غزل شماره ۴۱۹: غیرت آمد بر دلم زد دور باش 150غزل شماره ۴۲۰: گر مرد رهی ز رهروان باش 151غزل شماره ۴۲۱: در عشق تو من توام تو من باش 152غزل شماره ۴۲۲: منم اندر قلندری شده فاش 153غزل شماره ۴۲۳: دستم نرسد به زلف چون شستش 154غزل شماره ۴۲۴: بیچاره دلم که نرگس مستش 155غزل شماره ۴۲۵: اگر دلم ببرد یار دلبری رسدش 156غزل شماره ۴۲۶: آنکه سر دارد کلاهت نرسدش 157غزل شماره ۴۲۷: عشق آن باشد که غایت نبودش 158غزل شماره ۴۲۸: عاشقی نه دل نه دین می‌بایدش 159غزل شماره ۴۲۹: چون دربسته است درج ناپدیدش 160غزل شماره ۴۳۰: بنمود رخ از پرده، دل گشت گرفتا ...161غزل شماره ۴۳۱: ای پیر مناجاتی رختت به قلندر ک ...162غزل شماره ۴۳۲: درکش سر زلف دلستانش 163غزل شماره ۴۳۳: هر مرد که نیست امتحانش 164غزل شماره ۴۳۴: ای ز عشقت این دل دیوانه خوش 165غزل شماره ۴۳۵: می‌شد سر زلف در زمین کش 166غزل شماره ۴۳۶: آخر ای صوفی مرقع پوش 167غزل شماره ۴۳۷: ترسا بچهٔ شکر لبم دوش 168غزل شماره ۴۳۸: مست شدم تا به خرابات دوش 169غزل شماره ۴۳۹: دلی کامد ز عشق دوست در جوش 170غزل شماره ۴۴۰: ای دل ز جفای یار مندیش 171غزل شماره ۴۴۱: دلا در سر عشق از سر میندیش 172غزل شماره ۴۴۲: هر که هست اندر پی بهبود خویش 173غزل شماره ۴۴۳: ای از همه بیش و از همه پیش 174غزل شماره ۴۴۴: هر روز که جلوه می‌کند رویش 175غزل شماره ۴۴۵: ز دست رفت مرا بی تو روزگار دری ...176غزل شماره ۴۴۶: ای لب تو نگین خاتم عشق 177غزل شماره ۴۴۷: خاصگان محرم سلطان عشق 178غزل شماره ۴۴۸: هر که دایم نیست ناپروای عشق 179غزل شماره ۴۴۹: عقل کجا پی برد شیوهٔ سودای عشق 180غزل شماره ۴۵۰: ای عشق تو با وجود هم تنگ 181غزل شماره ۴۵۱: ای عقل گرفته از رخت فال 182غزل شماره ۴۵۲: صورت نبندد ای صنم، بی زلف تو آ ...183غزل شماره ۴۵۳: زهی در کوی عشقت مسکن دل 184غزل شماره ۴۵۴: ای زلف تو شبی خوش وانگه به روز ...185غزل شماره ۴۵۵: عشق جانی داد و بستد والسلام 186غزل شماره ۴۵۶: صبح رخ از پرده نمود ای غلام 187غزل شماره ۴۵۷: گشت جهان همچو نگار ای غلام 188غزل شماره ۴۵۸: خورد بر شب صبحدم شام ای غلام 189غزل شماره ۴۵۹: صبح بر افراخت علم ای غلام 190غزل شماره ۴۶۰: صبح برانداخت نقاب ای غلام 191غزل شماره ۴۶۱: عاشق لعل شکربار توام 192غزل شماره ۴۶۲: شیفتهٔ حلقهٔ گوش توام 193غزل شماره ۴۶۳: خط مکش در وفا کزآن توام 194غزل شماره ۴۶۴: فتنهٔ زلف دلربای توام 195غزل شماره ۴۶۵: در خطت تا دل به جان در بسته‌ام 196غزل شماره ۴۶۶: تا دیده‌ام رخ تو کم جان گرفته‌ ...197غزل شماره ۴۶۷: از می عشق تو مست افتاده‌ام 198غزل شماره ۴۶۸: کار بر خود سخت مشکل کرده‌ام 199غزل شماره ۴۶۹: من شراب از ساغر جان خورده‌ام 200غزل شماره ۴۷۰: بی دل و بی قراری مانده‌ام 201غزل شماره ۴۷۱: بیشتر عمر چنان بوده‌ام 202غزل شماره ۴۷۲: روی تو در حسن چنان دیده‌ام 203غزل شماره ۴۷۳: از بس که روز و شب غم بر غم کشی ...204غزل شماره ۴۷۴: ای برده به آب‌روی آبم 205غزل شماره ۴۷۵: نه از وصل تو نشان می‌یابم 206غزل شماره ۴۷۶: از عشق تو من به دیر بنشستم 207غزل شماره ۴۷۷: تو بلندی عظیم و من پستم 208غزل شماره ۴۷۸: درآمد دوش ترک نیم مستم 209غزل شماره ۴۷۹: ساقیا توبه شکستم، جرعه‌ای می د ...210غزل شماره ۴۸۰: دی در صف اوباش زمانی بنشستم 211غزل شماره ۴۸۱: مرا قلاش می‌خوانند، هستم 212غزل شماره ۴۸۲: از می عشق تو چنان مستم 213غزل شماره ۴۸۳: عزم عشق دلستانی داشتم 214غزل شماره ۴۸۴: دوش چشم خود ز خون دریای گوهر ی ...215غزل شماره ۴۸۵: آنچه من در عشق جانان یافتم 216غزل شماره ۴۸۶: دوش، چون گردون کنار خویش پر خو ...217غزل شماره ۴۸۷: دوش درون صومعه، دیر مغانه یافت ...218غزل شماره ۴۸۸: دوش دل را در بلایی یافتم 219غزل شماره ۴۸۹: یک غمت را هزار جان گفتم 220غزل شماره ۴۹۰: دریاب که رخت برنهادم 221غزل شماره ۴۹۱: بر درد تو دل از آن نهادم 222غزل شماره ۴۹۲: ای عشق تو پیشوای دردم 223غزل شماره ۴۹۳: منم آن گبر دیرینه که بتخانه بن ...224غزل شماره ۴۹۴: تا روی تو قبلهٔ نظر کردم 225غزل شماره ۴۹۵: هر شبی عشقت جگر می‌سوزدم 226غزل شماره ۴۹۶: گم شدم در خود نمی‌دانم کجا پید ...227غزل شماره ۴۹۷: در سفر عشق چنان گم شدم 228غزل شماره ۴۹۸: ای عشق بی نشان ز تو من بی نشان ...229غزل شماره ۴۹۹: تا ز سر عشق سرگردان شدم 230غزل شماره ۵۰۰: تا جمال تو بدیدم مست و مدهوش آ ...231غزل شماره ۵۰۱: دوش از وثاق دلبری سرمست بیرون ...232غزل شماره ۵۰۲: رفتم به زیر پرده و بیرون نیامد ...233غزل شماره ۵۰۳: تو می‌دانی که در کار تو چون مض ...234غزل شماره ۵۰۴: تا بر رخ تو نظر فکندم 235غزل شماره ۵۰۵: تا عشق تو را به جان ربودم 236غزل شماره ۵۰۶: تا عشق تو سوخت همچو عودم 237غزل شماره ۵۰۷: سواد خط تو چون نافع نظر دیدم 238غزل شماره ۵۰۸: عشق بالای کفر و دین دیدم 239غزل شماره ۵۰۹: دریغا کانچه جستم آن ندیدم 240غزل شماره ۵۱۰: تا چشم باز کردم نور رخ تو دیدم 241غزل شماره ۵۱۱: آن در که بسته باید تا چند باز ...242غزل شماره ۵۱۲: من با تو هزار کار دارم 243غزل شماره ۵۱۳: ازین کاری که من دارم نه جان دا ...244غزل شماره ۵۱۴: تا عشق تو در میان جان دارم 245غزل شماره ۵۱۵: مسلمانان من آن گبرم که دین را ...246غزل شماره ۵۱۶: جانا مرا چه سوزی چون بال و پر ...247غزل شماره ۵۱۷: دل رفت وز جان خبر ندارم 248غزل شماره ۵۱۸: فریاد کز غم تو فریادرس ندارم 249غزل شماره ۵۱۹: سر مویی سر عالم ندارم 250غزل شماره ۵۲۰: بی تو زمانی سر زمانه ندارم 251غزل شماره ۵۲۱: چه سازم که سوی تو راهی ندارم 252غزل شماره ۵۲۲: اگر عشقت به جای جان ندارم 253غزل شماره ۵۲۳: تا نرگست به دشنه چون شمع کشت ز ...254غزل شماره ۵۲۴: نظری به کار من کن که ز دست رفت ...255غزل شماره ۵۲۵: اگر برشمارم غم بیشمارم 256غزل شماره ۵۲۶: بی تو نیست آرامم کز جهان تو را ...257غزل شماره ۵۲۷: پشتا پشت است با تو کارم 258غزل شماره ۵۲۸: چون من ز همه عالم ترسا بچه‌ای ...259غزل شماره ۵۲۹: ترسا بچه‌ای کشید در کارم 260غزل شماره ۵۳۰: ترک قلندر من دوش درآمد از درم 261غزل شماره ۵۳۱: گنج دزدیده ز جایی پی برم 262غزل شماره ۵۳۲: خبرت هست که خون شد جگرم 263غزل شماره ۵۳۳: گر بوی یک شکن ز سر زلف دلبرم 264غزل شماره ۵۳۴: گر از میان آتش دل دم برآورم 265غزل شماره ۵۳۵: تیر عشقت بر دل و جان می‌خورم 266غزل شماره ۵۳۶: روزی که عتاب یار درگیرم 267غزل شماره ۵۳۷: زیر بار ستمت می‌میرم 268غزل شماره ۵۳۸: کار چو از دست من برفت چه سازم 269غزل شماره ۵۳۹: با این دل بی خبر چه سازم 270غزل شماره ۵۴۰: از بس که چو شمع از غم تو زار ب ...271غزل شماره ۵۴۱: بی لبت از آب حیوان می‌بسم 272غزل شماره ۵۴۲: هرگاه که مست آن لقا باشم 273غزل شماره ۵۴۳: دامن دل از تو در خون می‌کشم 274غزل شماره ۵۴۴: دل و جانم ببرد جان و دلم 275غزل شماره ۵۴۵: ای عشق تو قبلهٔ قبولم 276غزل شماره ۵۴۶: کجایی ساقیا می ده مدامم 277غزل شماره ۵۴۷: خویش را چند ز اندیشه به سر گرد ...278غزل شماره ۵۴۸: ای جان و جهان رویت پیدا نکنی د ...279غزل شماره ۵۴۹: هرگز دل پر خون را خرم نکنی دان ...280غزل شماره ۵۵۰: درد دل را دوا نمی‌دانم 281غزل شماره ۵۵۱: من پای همی ز سر نمی‌دانم 282غزل شماره ۵۵۲: بجز غم خوردن عشقت غمی دیگر نمی ...283غزل شماره ۵۵۳: کجا بودم کجا رفتم کجاام من نمی ...284غزل شماره ۵۵۴: زلف و رخت از شام و سحر باز ندا ...285غزل شماره ۵۵۵: من این دانم که مویی می ندانم 286غزل شماره ۵۵۶: چو خود را پاک دامن می ندانم 287غزل شماره ۵۵۷: از عشق در اندرون جانم 288غزل شماره ۵۵۸: چون نام تو بر زبان برانم 289غزل شماره ۵۵۹: گر در سر عشق رفت جانم 290غزل شماره ۵۶۰: از در جان درآی تا جانم 291غزل شماره ۵۶۱: ز تو گر یک نظر آید به جانم 292غزل شماره ۵۶۲: ازین دریا که غرق اوست جانم 293غزل شماره ۵۶۳: درین نشیمن خاکی بدین صفت که من ...294غزل شماره ۵۶۴: دست می ندهد که بی تو دم زنم 295غزل شماره ۵۶۵: چون ندارم سر یک موی خبر زانچه ...296غزل شماره ۵۶۶: زهره ندارم که سلامت کنم 297غزل شماره ۵۶۷: دل ز عشقت بی خبر شد چون کنم 298غزل شماره ۵۶۸: قصهٔ عشق تو از بر چون کنم 299غزل شماره ۵۶۹: دل ندارم، صبر بی دل چون کنم 300غزل شماره ۵۷۰: رفت وجودم به عدم چون کنم 301غزل شماره ۵۷۱: دل ز دستم رفت و جان هم، بی دل ...302غزل شماره ۵۷۲: آه گر من زعشق آه کنم 303غزل شماره ۵۷۳: بی رخت در جهان نظر چکنم 304غزل شماره ۵۷۴: چاره نیست از توام چه چاره کنم 305غزل شماره ۵۷۵: هر زمان بی خود هوایی می‌کنم 306غزل شماره ۵۷۶: این دل پر درد را چندان که درما ...307غزل شماره ۵۷۷: محلم نیست که خورشید جمالت بینم 308غزل شماره ۵۷۸: چشم از پی آن دارم تا روی تو می ...309غزل شماره ۵۷۹: دردا که ز یک همدم آثار نمی‌بین ...310غزل شماره ۵۸۰: به دریایی در اوفتادم که پایانش ...311غزل شماره ۵۸۱: در درد عشق یک دل بیدار می نبین ...312غزل شماره ۵۸۲: ای برده به زلف کفر و دینم 313غزل شماره ۵۸۳: در ره او بی سر و پا می‌روم 314غزل شماره ۵۸۴: هر شبی وقت سحر در کوی جانان می ...315غزل شماره ۵۸۵: ما هرچه آن ماست ز ره بر گرفته‌ ...316غزل شماره ۵۸۶: ما به عهد حسن تو ترک دل و جان ...317غزل شماره ۵۸۷: باده ناخورده مست آمده‌ایم 318غزل شماره ۵۸۸: ما می از کاس سعادت خورده‌ایم 319غزل شماره ۵۸۹: دست در عشقت ز جان افشانده‌ایم 320غزل شماره ۵۹۰: ما ز عشقت آتشین دل مانده‌ایم 321غزل شماره ۵۹۱: در چه طلسم است که ما مانده‌ایم 322غزل شماره ۵۹۲: ما رند و مقامر و مباحی‌ایم 323غزل شماره ۵۹۳: ما درد فروش هر خراباتیم 324غزل شماره ۵۹۴: گرچه در عشق تو جان درباختیم 325غزل شماره ۵۹۵: هرچه همه عمر همی ساختیم 326غزل شماره ۵۹۶: بس که جان در خاک این در سوختیم 327غزل شماره ۵۹۷: تا به دام عشق او آویختیم 328غزل شماره ۵۹۸: تا به عشق تو قدم برداشتیم 329غزل شماره ۵۹۹: تا با غم عشق آشنا گشتیم 330غزل شماره ۶۰۰: ما ترک مقامات و کرامات گرفتیم 331غزل شماره ۶۰۱: ما بار دگر گوشهٔ خمار گرفتیم 332غزل شماره ۶۰۲: هر آن نقشی که بر صحرا نهادیم 333غزل شماره ۶۰۳: تا ما ره عشق تو سپردیم 334غزل شماره ۶۰۴: تا دردی درد او چشیدیم 335غزل شماره ۶۰۵: ما ز خرابات عشق مست الست آمدیم 336غزل شماره ۶۰۶: چه مقصود ار چه بسیاری دویدیم 337غزل شماره ۶۰۷: دردا که درین بادیه بسیار دویدی ...338غزل شماره ۶۰۸: تا ما سر ننگ و نام داریم 339غزل شماره ۶۰۹: ما ننگ وجود روزگاریم 340غزل شماره ۶۱۰: ما مرد کلیسیا و زناریم 341غزل شماره ۶۱۱: چون زلف تاب دهد آن ترک لشکریم 342غزل شماره ۶۱۲: ما در غمت به شادی جان باز ننگر ...343غزل شماره ۶۱۳: من نمیرم زانکه بی جان می‌زیم 344غزل شماره ۶۱۴: ای صدف لعل تو حقهٔ در یتیم 345غزل شماره ۶۱۵: بر هرچه که دل نهاده باشیم 346غزل شماره ۶۱۶: بیا تا رند هر جایی بباشیم 347غزل شماره ۶۱۷: ساقیا خیز که تا رخت به خمار کش ...348غزل شماره ۶۱۸: اکنون که نشانهٔ ملامیم 349غزل شماره ۶۱۹: بیار آن جام می تا جان فشانیم 350غزل شماره ۶۲۰: ما گبر قدیم نامسلمانیم 351غزل شماره ۶۲۱: گاه لاف از آشنایی می‌زنیم 352غزل شماره ۶۲۲: وقت آن آمد که ما آن ماه را مهم ...353غزل شماره ۶۲۳: ما ره ز قبله سوی خرابات می‌کنی ...354غزل شماره ۶۲۴: ما چو بی‌ماییم از ما ایمنیم 355غزل شماره ۶۲۵: گر مردی خویشتن ببینیم 356غزل شماره ۶۲۶: ای جان ز جهان کجات جویم 357غزل شماره ۶۲۷: نشستی در دل من چونت جویم 358غزل شماره ۶۲۸: در عشق همی بلا همی جویم 359غزل شماره ۶۲۹: چون قصهٔ زلف تو دراز است چگویم 360غزل شماره ۶۳۰: چون نیاید سر عشقت در بیان 361غزل شماره ۶۳۱: ای روی تو شمع بت‌پرستان 362غزل شماره ۶۳۲: ای گرفته حسن تو هر دو جهان 363غزل شماره ۶۳۳: ای نهان از دیده و در دل عیان 364غزل شماره ۶۳۴: قصد کرد از سرکشی یارم به جان 365غزل شماره ۶۳۵: ای روی تو شمع تاج داران 366غزل شماره ۶۳۶: ای جگرگوشهٔ جگرخواران 367غزل شماره ۶۳۷: ای به روی تو عالمی نگران 368غزل شماره ۶۳۸: ای روی تو شمع پاکبازان 369غزل شماره ۶۳۹: ای یاد تو کار کاردانان 370غزل شماره ۶۴۰: نیست آسان عشق جانان باختن 371غزل شماره ۶۴۱: نیست ره عشق را برگ و نوا ساختن 372غزل شماره ۶۴۲: کافری است از عشق دل برداشتن 373غزل شماره ۶۴۳: بندگی چیست به فرمان رفتن 374غزل شماره ۶۴۴: عاشقی چیست ترک جان گفتن 375غزل شماره ۶۴۵: کفر است ز بی نشان نشان دادن 376غزل شماره ۶۴۶: با تو سری در میان خواهد بدن 377غزل شماره ۶۴۷: دل ز عشق تو خون توان کردن 378غزل شماره ۶۴۸: عشق را بی‌خویشتن باید شدن 379غزل شماره ۶۴۹: عشق چیست از خویش بیرون آمدن 380غزل شماره ۶۵۰: کاری است قوی ز خود بریدن 381غزل شماره ۶۵۱: آتشی در جملهٔ آفاق زن 382غزل شماره ۶۵۲: خال مشکین بر آفتاب مزن 383غزل شماره ۶۵۳: گر سر این کار داری کار کن 384غزل شماره ۶۵۴: گر مرد نام و ننگی از کوی ما گذ ...385غزل شماره ۶۵۵: خیز و از می آتشی در ما فکن 386غزل شماره ۶۵۶: ای پسر این رخ به آفتاب درافکن 387غزل شماره ۶۵۷: چو دریا شور در جانم میفکن 388غزل شماره ۶۵۸: زلف به انگشت پریشان مکن 389غزل شماره ۶۵۹: بیم است که صد آه برآرم ز جگر م ...390غزل شماره ۶۶۰: باز آمده‌ای از آن جهانم من 391غزل شماره ۶۶۱: ترسا بچه‌ای ناگه چون دید عیان ...392غزل شماره ۶۶۲: لعل تو داغی نهاد بر دل بریان م ...393غزل شماره ۶۶۳: در رهت حیران شدم ای جان من 394غزل شماره ۶۶۴: عشق تو در جان من ای جان من 395غزل شماره ۶۶۵: چند باشم در انتظار تو من 396غزل شماره ۶۶۶: در دل دارم جهانی بی‌تو من 397غزل شماره ۶۶۷: گر با تو بگویم غم افزون شدهٔ م ...398غزل شماره ۶۶۸: ای دل و جان زندگانی من 399غزل شماره ۶۶۹: میل درکش روی آن دلبر ببین 400غزل شماره ۶۷۰: بار دیگر روی زیبایی ببین 401غزل شماره ۶۷۱: ای روی تو آفتاب کونین 402غزل شماره ۶۷۲: هر که جان درباخت بر دیدار او 403غزل شماره ۶۷۳: ای چو گویی گشته در میدان او 404غزل شماره ۶۷۴: ای صبا گر بگذری بر زلف مشک افش ...405غزل شماره ۶۷۵: ای صبا برگرد امشب گرد سر تاپای ...406غزل شماره ۶۷۶: ای سراسیمه مه از رخسار تو 407غزل شماره ۶۷۷: ماییم دل بریده ز پیوند و ناز ت ...408غزل شماره ۶۷۸: تا دل ز دست بیفتاد از تو 409غزل شماره ۶۷۹: ای مرا زندگی جان از تو 410غزل شماره ۶۸۰: هر زمان شوری دگر دارم ز تو 411غزل شماره ۶۸۱: ای خرد را زندگی جان ز تو 412غزل شماره ۶۸۲: می‌روم بر خاک دل پر خون ز تو 413غزل شماره ۶۸۳: برخاست شوری در جهان از زلف شور ...414غزل شماره ۶۸۴: ای جلوه‌گر عالم، طاوس جمال تو 415غزل شماره ۶۸۵: ای دل و جان کاملان، گم شده در ...416غزل شماره ۶۸۶: ای غذای جان مستم نام تو 417غزل شماره ۶۸۷: ای جگر گوشهٔ جانم غم تو 418غزل شماره ۶۸۸: ای غنچه غلام خندهٔ تو 419غزل شماره ۶۸۹: آنچه با من می‌کند سودای تو 420غزل شماره ۶۹۰: ای دلم مستغرق سودای تو 421غزل شماره ۶۹۱: ای دل مبتلای من شیفتهٔ هوای تو 422غزل شماره ۶۹۲: چون نیست کسی مرا به جای تو 423غزل شماره ۶۹۳: ای سیه گر سپید کاری تو 424غزل شماره ۶۹۴: گر چنین سنگدل بمانی تو 425غزل شماره ۶۹۵: دلا چون کس نخواهد ماند دایم هم ...426غزل شماره ۶۹۶: ای جهانی پشت گرم از روی تو 427غزل شماره ۶۹۷: ای خم چرخ از خم ابروی تو 428غزل شماره ۶۹۸: ای دو عالم پرتوی از روی تو 429غزل شماره ۶۹۹: ای دو عالم یک فروغ از روی تو 430غزل شماره ۷۰۰: جانا بسوخت جان من از آرزوی تو 431غزل شماره ۷۰۱: ذره‌ای نادیده گنج روی تو 432غزل شماره ۷۰۲: ای مرقع پوش در خمار شو 433غزل شماره ۷۰۳: ای دل به میان جان فرو شو 434غزل شماره ۷۰۴: در کنج اعتکاف دلی بردبار کو 435غزل شماره ۷۰۵: دوش درآمد ز درم صبحگاه 436غزل شماره ۷۰۶: شب را ز تیغ صبحدم خون است عمدا ...437غزل شماره ۷۰۷: صد قلزم سیماب بین بر طارم زر ر ...438غزل شماره ۷۰۸: ای آتش سودای تو دود از جهان ان ...439غزل شماره ۷۰۹: ای چشم بد را برقعی بر روی ماه ...440غزل شماره ۷۱۰: ای لبت حقهٔ گهر بسته 441غزل شماره ۷۱۱: ای ذره‌ای از نور تو بر عرش اعظ ...442غزل شماره ۷۱۲: ای روی همچو ماهت یک پرده بر گر ...443غزل شماره ۷۱۳: ای دل اندر عشق، دل در یار ده 444غزل شماره ۷۱۴: ساقیا گر پخته‌ای می خام ده 445غزل شماره ۷۱۵: سر پا برهنگانیم اندر جهان فتاد ...446غزل شماره ۷۱۶: دوش آمد زلف تاب داده 447غزل شماره ۷۱۷: جانا منم ز مستی سر در جهان نها ...448غزل شماره ۷۱۸: ای اشتیاق رویت از چشم خواب برد ...449غزل شماره ۷۱۹: ترسا بچه‌ای دیدم زنار کمر کرده 450غزل شماره ۷۲۰: ای یک کرشمهٔ تو صد خون حلال کر ...451غزل شماره ۷۲۱: ای ز سودای تو دل شیدا شده 452غزل شماره ۷۲۲: ای هر دهان ز یاد لبت پر عسل شد ...453غزل شماره ۷۲۳: ای درس عشقت هر شبم تا روز تکرا ...454غزل شماره ۷۲۴: ای ز صفات لبت عقل به جان آمده 455غزل شماره ۷۲۵: ای ز شراب غفلت مست و خراب ماند ...456غزل شماره ۷۲۶: در راه تو مردانند از خویش نهان ...457غزل شماره ۷۲۷: ای جهانی خلق حیران مانده 458غزل شماره ۷۲۸: ای پای دل ز عشق تو در گل بماند ...459غزل شماره ۷۲۹: منم از عشق سرگردان بمانده 460غزل شماره ۷۳۰: ای زلف تو دام ماه افکنده 461غزل شماره ۷۳۱: ای روی تو زهر سو رویی دگر نمود ...462غزل شماره ۷۳۲: ای جان ما شرابی از جام تو کشید ...463غزل شماره ۷۳۳: ای گرد قمر خطی کشیده 464غزل شماره ۷۳۴: چون کشته شدم هزار باره 465غزل شماره ۷۳۵: جهان جمله تویی تو در جهان نه 466غزل شماره ۷۳۶: ای شکر با لب تو شیرین نه 467غزل شماره ۷۳۷: ای راه تو بحر بی کرانه 468غزل شماره ۷۳۸: من کیم اندر جهان سرگشته‌ای 469غزل شماره ۷۳۹: دوش وقت صبح چون دل داده‌ای 470غزل شماره ۷۴۰: ماه را در مشک پنهان کرده‌ای 471غزل شماره ۷۴۱: مورچهٔ قیرفام بر قمر آورده‌ای 472غزل شماره ۷۴۲: ای که ز سودای عشق بی سر و پا م ...473غزل شماره ۷۴۳: بوی زلفت در جهان افکنده‌ای 474غزل شماره ۷۴۴: بحری است عشق و عقل ازو برکناره ...475غزل شماره ۷۴۵: گر کسی یابد درین کو خانه‌ای 476غزل شماره ۷۴۶: شعله زد شمع جمال او ز دولتخانه ...477غزل شماره ۷۴۷: آن را که نیست در دل ازین سر سک ...478غزل شماره ۷۴۸: ای صد هزار عاشقت از فرق تا به ...479غزل شماره ۷۴۹: ای از شکنج زلفت هرجا که انقلاب ...480غزل شماره ۷۵۰: درآمد از در دل چون خرابی 481غزل شماره ۷۵۱: گر تو نسیمی ز زلف یار نیابی 482غزل شماره ۷۵۲: از من بی خبر چه می‌طلبی 483غزل شماره ۷۵۳: جانا دلم ببردی و جانم بسوختی 484غزل شماره ۷۵۴: عشق را گر سری پدیدستی 485غزل شماره ۷۵۵: اگر از نسیم زلفت اثری به جان ف ...486غزل شماره ۷۵۶: جانا دلم ببردی در قعر جان نشست ...487غزل شماره ۷۵۷: ای همه راحت روان، سرو روان کیس ...488غزل شماره ۷۵۸: ای آفتاب از ورق رویت آیتی 489غزل شماره ۷۵۹: گر مرد راه عشقی ره پیش بر به م ...490غزل شماره ۷۶۰: درج یاقوت درفشان کردی 491غزل شماره ۷۶۱: تا تو ز هستی خود زیر و زبر نگر ...492غزل شماره ۷۶۲: خطی از غالیه بر غالیه‌دان آورد ...493غزل شماره ۷۶۳: با خط سرسبز بیرون آمدی 494غزل شماره ۷۶۴: ای لبت ختم کرده دلبندی 495غزل شماره ۷۶۵: ای که با عاشقان نه پیوندی 496غزل شماره ۷۶۶: گر مرد این حدیثی زنار کفر بندی 497غزل شماره ۷۶۷: ای کاش درد عشقت درمان‌پذیر بود ...498غزل شماره ۷۶۸: گر یار چنین سرکش و عیار نبودی 499غزل شماره ۷۶۹: گر از همه عاشقان وفا دیدی 500غزل شماره ۷۷۰: ای آنکه هیچ جایی آرام جان ندید ...501غزل شماره ۷۷۱: الصلا ای دل اگر در عشق او اقرا ...502غزل شماره ۷۷۲: جانا دهنی چو پسته داری 503غزل شماره ۷۷۳: هم تن مویم از آن میان که نداری 504غزل شماره ۷۷۴: تورا گر نیست با من هیچ کاری 505غزل شماره ۷۷۵: تو را تا سر بود برجا کجا داری ...506غزل شماره ۷۷۶: پروانه شبی ز بی قراری 507غزل شماره ۷۷۷: ای بوس تو اصل هر شماری 508غزل شماره ۷۷۸: درآمد دوش دلدارم به یاری 509غزل شماره ۷۷۹: ترسا بچه‌ای شنگی زین نادره دلد ...510غزل شماره ۷۸۰: دوش سرمست به وقت سحری 511غزل شماره ۷۸۱: گاهیم به لطف می نوازی 512غزل شماره ۷۸۲: چه عجب کسی تو جانا که ندانمت چ ...513غزل شماره ۷۸۳: گر مرد این حدیثی زین باده مست ...514غزل شماره ۷۸۴: تا تو خود را خوارتر از جملهٔ ع ...515غزل شماره ۷۸۵: هر دمم مست به بازار کشی 516غزل شماره ۷۸۶: چون خط شبرنگ بر گلگون کشی 517غزل شماره ۷۸۷: هر دمم در امتحان چندی کشی 518غزل شماره ۷۸۸: گرد مه خط معنبر می کشی 519غزل شماره ۷۸۹: در ده می عشق یک دم ای ساقی 520غزل شماره ۷۹۰: جانا ز فراق تو این محنت جان تا ...521غزل شماره ۷۹۱: گر یک شکر از لعلت در کار کنی ح ...522غزل شماره ۷۹۲: ماییم ز عالم معالی 523غزل شماره ۷۹۳: دی ز دیر آمد برون سنگین دلی 524غزل شماره ۷۹۴: دست نمی‌دهد مرا بی تو نفس زدن ...525غزل شماره ۷۹۵: گر من اندر عشق مرد کارمی 526غزل شماره ۷۹۶: ای جان جان جانم تو جان جان جان ...527غزل شماره ۷۹۷: هزاران جان سزد در هر زمانی 528غزل شماره ۷۹۸: زلف را تاب داد چندانی 529غزل شماره ۷۹۹: ای در میان جانم وز جان من نهان ...530غزل شماره ۸۰۰: ای روی تو فتنهٔ جهانی 531غزل شماره ۸۰۱: ای هرشکنی از سر زلف تو جهانی 532غزل شماره ۸۰۲: ای یک کرشمه تو غارتگر جهانی 533غزل شماره ۸۰۳: ای حسن تو آب زندگانی 534غزل شماره ۸۰۴: دردی است درین دلم نهانی 535غزل شماره ۸۰۵: ترسا بچهٔ لولی همچون بت روحانی 536غزل شماره ۸۰۶: ای ساقی از آن قدح که دانی 537غزل شماره ۸۰۷: به هر کویی مرا تا کی دوانی 538غزل شماره ۸۰۸: خاک کوی توام تو می‌دانی 539غزل شماره ۸۰۹: کجایی ای دل و جانم مگر که در د ...540غزل شماره ۸۱۰: ز سگان کویت ای جان که دهد مرا ...541غزل شماره ۸۱۱: ای هجر تو وصل جاودانی 542غزل شماره ۸۱۲: بس نادره جهانی ای جان و زندگان ...543غزل شماره ۸۱۳: چارهٔ کار من آن زمان که توانی 544غزل شماره ۸۱۴: ترسا بچه‌ای به دلستانی 545غزل شماره ۸۱۵: گفتم بخرم غمت به جانی 546غزل شماره ۸۱۶: ای گشته نهان از همه از بس که ع ...547غزل شماره ۸۱۷: خال مشکین بر گلستان می زنی 548غزل شماره ۸۱۸: هر زمان لاف وفایی می زنی 549غزل شماره ۸۱۹: خواجه تا چند حساب زر و دینار ک ...550غزل شماره ۸۲۰: گر نقاب از جمال باز کنی 551غزل شماره ۸۲۱: ای دل اندر عشق غوغا چون کنی 552غزل شماره ۸۲۲: گه به دندان در عدن شکنی 553غزل شماره ۸۲۳: هر نفسی شور عشق در دو جهان افک ...554غزل شماره ۸۲۴: هر شبم سرمست در کوی افکنی 555غزل شماره ۸۲۵: در همه شهر خبر شد که تو معشوق ...556غزل شماره ۸۲۶: به سر زلف دلربای منی 557غزل شماره ۸۲۷: نگر تا ای دل بیچاره چونی 558غزل شماره ۸۲۸: تا در سر زلف تاب بینی 559غزل شماره ۸۲۹: به وادییی که درو گوی راه سر بی ...560غزل شماره ۸۳۰: هر روز ز دلتنگی جایی دگرم بینی 561غزل شماره ۸۳۱: چون لبت به پسته اندر صفت گهر ن ...562غزل شماره ۸۳۲: هرچه هست اوست و هرچه اوست توی 563غزل شماره ۸۳۳: ای لب گلگونت جام خسروی 564غزل شماره ۸۳۴: گر تو خلوتخانهٔ توحید را محرم ...565غزل شماره ۸۳۵: سرمست درآمد از سر کوی 566غزل شماره ۸۳۶: نگاری مست لایعقل چو ماهی 567غزل شماره ۸۳۷: جان به لب آورده‌ام تا از لبم ج ...568غزل شماره ۸۳۸: آفتاب رویت ای سرو سهی 569غزل شماره ۸۳۹: زلف تیره بر رخ روشن نهی 570غزل شماره ۸۴۰: گه به کرشمه دلم ز بر بربایی 571غزل شماره ۸۴۱: ای راه تو را دراز نایی 572غزل شماره ۸۴۲: منم و گوشه‌ای و سودایی 573غزل شماره ۸۴۳: ز عشقت سوختم ای جان کجایی 574غزل شماره ۸۴۴: از غمت روز و شب به تنهایی 575غزل شماره ۸۴۵: دوش از سر بیهوشی و ز غایت خودر ...576غزل شماره ۸۴۶: سر برهنه کرده‌ام به سودایی 577غزل شماره ۸۴۷: ترسا بچه‌ای دیشب در غایت ترسای ...578غزل شماره ۸۴۸: دلا در راه حق گیر آشنایی 579غزل شماره ۸۴۹: ترسا بچه‌ایم افکند از زهد به ت ...580غزل شماره ۸۵۰: رخ تو چگونه ببینم که تو در نظر ...581غزل شماره ۸۵۱: چون روی بود بدان نکویی 582غزل شماره ۸۵۲: ای آفتاب رویت از غایت نکویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ