به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

عطار نیشابوری

عطار نیشابوریغزلیاتغزل شماره ۲۱۷: دل دست به کافری بر آورد

2360عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دل دست به کافری بر آورد

وآیین قلندری بر آورد

قرائی و تایبی نمی‌خواست

رندی و مقامری بر آورد

دین و ره ایزدی رها کرد

کیش بت آزری بر آورد

در کنج نفاق سر فرو برد

سالوس و سیه گری بر آورد

از توبه و زهد توبه‌ها کرد

مؤمن شد و کافری بر آورد

تا دردی درد بی‌دلان خورد

صافی شد و دلبری بر آورد

عطار چو بحث حال خود کرد

تلبیس و مزوری بر آورد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1غزل شماره ۲۱۶: چو جان و دل ز می عشق دوش جوش ب ...2غزل شماره ۲۱۷: دل دست به کافری بر آورد 3غزل شماره ۲۱۸: خطی سبز از زنخدان می بر آورد 4غزل شماره ۲۱۹: زندهٔ عشق تو آب زندگانی کی خور ...5غزل شماره ۲۲۰: درد من هیچ دوا نپذیرد 6غزل شماره ۲۲۱: چون زلف بیقرارش بر رخ قرار گیر ...7غزل شماره ۲۲۲: چو به خنده لب گشایی دو جهان شک ...8غزل شماره ۲۲۳: چون پرده ز روی ماه برگیرد 9غزل شماره ۲۲۴: چو قفل لعل بر درج گهر زد 10غزل شماره ۲۲۵: دست در دامن جان خواهم زد 11غزل شماره ۲۲۶: عشق آمد و آتشی به دل در زد 12غزل شماره ۲۲۷: دل به سودای تو جان در بازد 13غزل شماره ۲۲۸: ترسا بچهٔ مستم گر پرده برانداز ...14غزل شماره ۲۲۹: گر از گره زلفت جانم کمری سازد 15غزل شماره ۲۳۰: گر آه کنم زبان بسوزد 16غزل شماره ۲۳۱: مرا سودای تو جان می بسوزد 17غزل شماره ۲۳۲: اگر ز پیش جمالت نقاب برخیزد 18غزل شماره ۲۳۳: گرچه ز تو هر روزم صد فتنه دگر ...19غزل شماره ۲۳۴: هر روز غم عشقت بر ما حشر انگیز ...20غزل شماره ۲۳۵: دل برای تو ز جان برخیزد 21غزل شماره ۲۳۶: اگر ز زلف توام حلقه‌ای به گوش ...22غزل شماره ۲۳۷: بوی زلف یار آمد یارم اینک می‌ر ...23غزل شماره ۲۳۸: هم بلای تو به جان بی قراران می ...24غزل شماره ۲۳۹: جان در مقام عشق به جانان نمی‌ر ...25غزل شماره ۲۴۰: در صفت عشق تو شرح و بیان نمی‌ر ...26غزل شماره ۲۴۱: از سر زلف دلکشت بوی به ما نمی‌ ...27غزل شماره ۲۴۲: مرد ره عشق تو از دامن تر ترسد 28غزل شماره ۲۴۳: ذوق وصلت به هیچ جان نرسد 29غزل شماره ۲۴۴: شکن زلف چو زنار بتم پیدا شد 30غزل شماره ۲۴۵: ای به خود زنده مرده باید شد 31غزل شماره ۲۴۶: پیر ما وقت سحر بیدار شد 32غزل شماره ۲۴۷: قصهٔ عشق تو چون بسیار شد 33غزل شماره ۲۴۸: یک شرر از عین عشق دوش پدیدار ش ...34غزل شماره ۲۴۹: در راه تو هر که راهبر شد 35غزل شماره ۲۵۰: چو خورشید جمالت جلوه‌گر شد 36غزل شماره ۲۵۱: برقع از خورشید رویش دور شد 37غزل شماره ۲۵۲: بار دگر پیر ما مفلس و قلاش شد 38غزل شماره ۲۵۳: بیچاره دلم در سر آن زلف به خم ...39غزل شماره ۲۵۴: چون عشق تو داعی عدم شد 40غزل شماره ۲۵۵: گر در صف دین داران دین دار نخو ...41غزل شماره ۲۵۶: هر که در بادیهٔ عشق تو سرگردان ...42غزل شماره ۲۵۷: هر که در راه حقیقت از حقیقت بی ...43غزل شماره ۲۵۸: جهان از باد نوروزی جوان شد 44غزل شماره ۲۵۹: در راه عشق هر دل کو خصم خویشتن ...45غزل شماره ۲۶۰: تا نور او دیدم دو کون از چشم م ...46غزل شماره ۲۶۱: پیر ما از صومعه بگریخت در میخا ...47غزل شماره ۲۶۲: تا دل لایعقلم دیوانه شد 48غزل شماره ۲۶۳: کسی کز حقیقت خبردار باشد 49غزل شماره ۲۶۴: چه دانستم که این دریای بی پایا ...50غزل شماره ۲۶۵: حدیث فقر را محرم نباشد 51غزل شماره ۲۶۶: عشقت ایمان و جان به ما بخشد 52غزل شماره ۲۶۷: هر زمانم عشق ماهی در کشاکش می‌ ...53غزل شماره ۲۶۸: هر زمان عشق تو در کارم کشد 54غزل شماره ۲۶۹: قوت بار عشق تو مرکب جان نمی‌کش ...55غزل شماره ۲۷۰: نور روی تو را نظر نکشد 56غزل شماره ۲۷۱: نه دل چو غمت آمد از خویشتن اند ...57غزل شماره ۲۷۲: در قعر جان مستم دردی پدید آمد 58غزل شماره ۲۷۳: در عشق به سر نخواهم آمد 59غزل شماره ۲۷۴: کارم از عشق تو به جان آمد 60غزل شماره ۲۷۵: ره عشاق بی ما و من آمد 61غزل شماره ۲۷۶: لعل تو به جان فزایی آمد 62غزل شماره ۲۷۷: دی پیر من از کوی خرابات برآمد 63غزل شماره ۲۷۸: نقد قدم از مخزن اسرار برآمد، چ ...64غزل شماره ۲۷۹: عشق تو ز سقسین و ز بلغار برآمد 65غزل شماره ۲۸۰: سرمست به بوستان برآمد 66غزل شماره ۲۸۱: چو ترک سیم برم صبحدم ز خواب در ...67غزل شماره ۲۸۲: نگارم دوش شوریده درآمد 68غزل شماره ۲۸۳: مستغرقی که از خود هرگز به سر ن ...69غزل شماره ۲۸۴: دلا دیدی که جانانم نیامد 70غزل شماره ۲۸۵: عاشقان زنده‌دل به نام تو اند 71غزل شماره ۲۸۶: آنها که در هوای تو جان‌ها بداد ...72غزل شماره ۲۸۷: آنها که پای در ره تقوی نهاده‌ا ...73غزل شماره ۲۸۸: عاشقان از خویشتن بیگانه‌اند 74غزل شماره ۲۸۹: پیش رفتن را چو پیشان بسته‌اند 75غزل شماره ۲۹۰: ز لعلت زکاتی شکر می‌ستاند 76غزل شماره ۲۹۱: نه قدر وصال تو هر مختصری داند 77غزل شماره ۲۹۲: دلی کز عشق تو جان برفشاند 78غزل شماره ۲۹۳: روی تو کافتاب را ماند 79غزل شماره ۲۹۴: عقل در عشق تو سرگردان بماند 80غزل شماره ۲۹۵: دلم بی عشق تو یک دم نماند 81غزل شماره ۲۹۶: گرد ره تو کعبه و خمار نماند 82غزل شماره ۲۹۷: آن را که غمت به خویش خواند 83غزل شماره ۲۹۸: چون تتق از روی آن شمع جهان برد ...84غزل شماره ۲۹۹: چون سیمبران روی به گلزار نهادن ...85غزل شماره ۳۰۰: عاشقانی کز نسیم دوست جان می‌پر ...86غزل شماره ۳۰۱: از می عشق نیستی هر که خروش می‌ ...87غزل شماره ۳۰۲: چون لبش درج گهر باز کند 88غزل شماره ۳۰۳: هر که درین دایره دوران کند 89غزل شماره ۳۰۴: آفتاب رخ آشکاره کند 90غزل شماره ۳۰۵: هر زمانی زلف را بندی کند 91غزل شماره ۳۰۶: دل ز میان جان و دل قصد هوات می ...92غزل شماره ۳۰۷: هر که عزم عشق رویش می‌کند 93غزل شماره ۳۰۸: عشق توام داغ چنان می‌کند 94غزل شماره ۳۰۹: زلف شبرنگش شبیخون می‌کند 95غزل شماره ۳۱۰: گر فلک دیده بر آن چهرهٔ زیبا ف ...96غزل شماره ۳۱۱: چو تاب در سر آن زلف دلستان فکن ...97غزل شماره ۳۱۲: دل نظر بر روی آن شمع جهان می‌ا ...98غزل شماره ۳۱۳: سر مستی ما مردم هشیار ندانند 99غزل شماره ۳۱۴: عاشقان چون به هوش باز آیند 100غزل شماره ۳۱۵: اصحاب صدق چون قدم اندر صفا زنن ...101غزل شماره ۳۱۶: آنها که در حقیقت اسرار می‌روند 102غزل شماره ۳۱۷: دل ز جان برگیر تا راهت دهند 103غزل شماره ۳۱۸: قومی که در فنا به دل یکدگر زین ...104غزل شماره ۳۱۹: هر که سرگردان این سودا بود 105غزل شماره ۳۲۰: شبی کز زلف تو عالم چو شب بود 106غزل شماره ۳۲۱: آن را که ز وصل او خبر بود 107غزل شماره ۳۲۲: عشق بی درد ناتمام بود 108غزل شماره ۳۲۳: آنچه نقد سینهٔ مردان بود 109غزل شماره ۳۲۴: عشق را پیر و جوان یکسان بود 110غزل شماره ۳۲۵: آنرا که ز وصل او نشان بود 111غزل شماره ۳۲۶: هر که را با لب تو پیمان بود 112غزل شماره ۳۲۷: هر که را اندیشهٔ درمان بود 113غزل شماره ۳۲۸: زلف تو که فتنهٔ جهان بود 114غزل شماره ۳۲۹: هر که را ذره‌ای وجود بود 115غزل شماره ۳۳۰: هر که را در عشق تو کاری بود 116غزل شماره ۳۳۱: مرد یک موی تو فلک نبود 117غزل شماره ۳۳۲: چو در غم تو جز جان چیزی دگرم ن ...118غزل شماره ۳۳۳: کسی کو خویش بیند بنده نبود 119غزل شماره ۳۳۴: با لب لعلت سخن در جان رود 120غزل شماره ۳۳۵: دل به امید وصل تو باد به دست م ...121غزل شماره ۳۳۶: تا سر زلف تو درهم می‌رود 122غزل شماره ۳۳۷: چه سازی سرای و چه گویی سرود 123غزل شماره ۳۳۸: گر نسیم یوسفم پیدا شود 124غزل شماره ۳۳۹: هر گدایی مرد سلطان کی شود 125غزل شماره ۳۴۰: چون تو جانان منی جان بی تو خرم ...126غزل شماره ۳۴۱: هر که صید چون تو دلداری شود 127غزل شماره ۳۴۲: یک حاجتم ز وصل میسر نمی‌شود 128غزل شماره ۳۴۳: ای کوی توام مقصد و ای روی تو م ...129غزل شماره ۳۴۴: هرچه در هر دو جهان جانان نمود 130غزل شماره ۳۴۵: رهبان دیر را سبب عاشقی چه بود 131غزل شماره ۳۴۶: گر دلبرم به یک شکر از لب زبان ...132غزل شماره ۳۴۷: برق عشق از آتش و از خون جهد 133غزل شماره ۳۴۸: زلف را چون به قصد تاب دهد 134غزل شماره ۳۴۹: یک شکر زان لب به صد جان می‌دهد 135غزل شماره ۳۵۰: هر که را ذوق دین پدید آید 136غزل شماره ۳۵۱: یا دست به زیر سنگم آید 137غزل شماره ۳۵۲: عشق تو به جان دریغم آید 138غزل شماره ۳۵۳: سر زلف دلستانت به شکن دریغم آی ...139غزل شماره ۳۵۴: هر که را دانهٔ نار تو به دندان ...140غزل شماره ۳۵۵: یک ذره نور رویت گر ز آسمان برآ ...141غزل شماره ۳۵۶: چو از جیبش مه تابان برآید 142غزل شماره ۳۵۷: چو نقاب برگشائی مه آن جهان برآ ...143غزل شماره ۳۵۸: گر نه از خاک درت باد صبا می‌آی ...144غزل شماره ۳۵۹: دلبرم رخ گشاده می‌آید 145غزل شماره ۳۶۰: صبح از پرده به در می‌آید 146غزل شماره ۳۶۱: آن ماه برای کس نمی‌آید 147غزل شماره ۳۶۲: آن روی به جز قمر که آراید 148غزل شماره ۳۶۳: تشنه را از سراب چگشاید 149غزل شماره ۳۶۴: دو جهان بی‌توام نمی‌باید 150غزل شماره ۳۶۵: گر رخ او ذره‌ای جمال نماید 151غزل شماره ۳۶۶: رخت را ماه نایب می‌نماید 152غزل شماره ۳۶۷: نه یار هرکسی را رخسار می‌نماید 153غزل شماره ۳۶۸: سر زلف تو پر خون می‌نماید 154غزل شماره ۳۶۹: رخ ز زیر نقاب بنماید 155غزل شماره ۳۷۰: کسی کو هرچه دید از چشم جان دید 156غزل شماره ۳۷۱: قطره گم گردان چو دریا شد پدید 157غزل شماره ۳۷۲: برکناری شو ز هر نقشی که آن آید ...158غزل شماره ۳۷۳: تا که گشت این خیال‌خانه پدید 159غزل شماره ۳۷۴: واقعهٔ عشق را نیست نشانی پدید 160غزل شماره ۳۷۵: تا خطت آمد به شبرنگی پدید 161غزل شماره ۳۷۶: در ره عشق تو پایان کس ندید 162غزل شماره ۳۷۷: هنگام صبوح آمد ای هم نفسان خیز ...163غزل شماره ۳۷۸: دل چه خواهی کرد چون دلبر رسید 164غزل شماره ۳۷۹: درد کو تا دردوار خواهم رسید 165غزل شماره ۳۸۰: عقل را در رهت قدم برسید 166غزل شماره ۳۸۱: دوش آمد و ز مسجدم اندر کران کش ...167غزل شماره ۳۸۲: دلم دردی که دارد با که گوید 168غزل شماره ۳۸۳: الا ای زاهدان دین دلی بیدار بن ...169غزل شماره ۳۸۴: قدم درنه اگر مردی درین کار 170غزل شماره ۳۸۵: میی درده که در ده نیست هشیار 171غزل شماره ۳۸۶: اگر خورشید خواهی سایه بگذار 172غزل شماره ۳۸۷: از پس پردهٔ دل دوش بدیدم رخ یا ...173غزل شماره ۳۸۸: درآمد دوش ترکم مست و هشیار 174غزل شماره ۳۸۹: بردار صراحیی ز خمار 175غزل شماره ۳۹۰: ای عشق تو کیمیای اسرار 176غزل شماره ۳۹۱: در عشق تو گم شدم به یکبار 177غزل شماره ۳۹۲: اشک ریز آمدم چو ابر بهار 178غزل شماره ۳۹۳: عشق آبم برد گو آبم ببر 179غزل شماره ۳۹۴: ای در درون جانم و جان از تو بی ...180غزل شماره ۳۹۵: ای تو را با هر دلی کاری دگر 181غزل شماره ۳۹۶: پیر ما می‌رفت هنگام سحر 182غزل شماره ۳۹۷: آتش عشق تو دلم، کرد کباب ای پس ...183غزل شماره ۳۹۸: نیست مرا به هیچ رو، بی تو قرار ...184غزل شماره ۳۹۹: جان به لب آوردم ای جان درنگر 185غزل شماره ۴۰۰: گر ز سر عشق او داری خبر 186غزل شماره ۴۰۱: باد شمال می‌وزد، طرهٔ یاسمن نگ ...187غزل شماره ۴۰۲: ساقیا گه جام ده گه جام خور 188غزل شماره ۴۰۳: چو پیشهٔ تو شیوه و ناز است چه ...189غزل شماره ۴۰۴: گرفتم عشق روی تو ز سر باز 190غزل شماره ۴۰۵: عشق تو مرا ستد ز من باز 191غزل شماره ۴۰۶: ای دل ز دلبران جهانت گزیده باز 192غزل شماره ۴۰۷: هر که زو داد یک نشانی باز 193غزل شماره ۴۰۸: هر که سر رشتهٔ تو یابد باز 194غزل شماره ۴۰۹: ای روی تو شمع پردهٔ راز 195غزل شماره ۴۱۰: ای شیوهٔ تو کرشمه و ناز 196غزل شماره ۴۱۱: ذره‌ای دوستی آن دمساز 197غزل شماره ۴۱۲: جان ز مشک زلف دلم چون جگر مسوز 198غزل شماره ۴۱۳: عمر رفت و تو منی داری هنوز 199غزل شماره ۴۱۴: چند جویی در جهان یاری ز کس 200غزل شماره ۴۱۵: آفتاب عاشقان روی تو بس 201غزل شماره ۴۱۶: در عشق روی او ز حدوث و قدم مپر ...202غزل شماره ۴۱۷: دوش آمد و گفت از آن ما باش 203غزل شماره ۴۱۸: ای دل اگر عاشقی در پی دلدار با ...204غزل شماره ۴۱۹: غیرت آمد بر دلم زد دور باش 205غزل شماره ۴۲۰: گر مرد رهی ز رهروان باش 206غزل شماره ۴۲۱: در عشق تو من توام تو من باش 207غزل شماره ۴۲۲: منم اندر قلندری شده فاش 208غزل شماره ۴۲۳: دستم نرسد به زلف چون شستش 209غزل شماره ۴۲۴: بیچاره دلم که نرگس مستش 210غزل شماره ۴۲۵: اگر دلم ببرد یار دلبری رسدش 211غزل شماره ۴۲۶: آنکه سر دارد کلاهت نرسدش 212غزل شماره ۴۲۷: عشق آن باشد که غایت نبودش 213غزل شماره ۴۲۸: عاشقی نه دل نه دین می‌بایدش 214غزل شماره ۴۲۹: چون دربسته است درج ناپدیدش 215غزل شماره ۴۳۰: بنمود رخ از پرده، دل گشت گرفتا ...216غزل شماره ۴۳۱: ای پیر مناجاتی رختت به قلندر ک ...217غزل شماره ۴۳۲: درکش سر زلف دلستانش 218غزل شماره ۴۳۳: هر مرد که نیست امتحانش 219غزل شماره ۴۳۴: ای ز عشقت این دل دیوانه خوش 220غزل شماره ۴۳۵: می‌شد سر زلف در زمین کش 221غزل شماره ۴۳۶: آخر ای صوفی مرقع پوش 222غزل شماره ۴۳۷: ترسا بچهٔ شکر لبم دوش 223غزل شماره ۴۳۸: مست شدم تا به خرابات دوش 224غزل شماره ۴۳۹: دلی کامد ز عشق دوست در جوش 225غزل شماره ۴۴۰: ای دل ز جفای یار مندیش 226غزل شماره ۴۴۱: دلا در سر عشق از سر میندیش 227غزل شماره ۴۴۲: هر که هست اندر پی بهبود خویش 228غزل شماره ۴۴۳: ای از همه بیش و از همه پیش 229غزل شماره ۴۴۴: هر روز که جلوه می‌کند رویش 230غزل شماره ۴۴۵: ز دست رفت مرا بی تو روزگار دری ...231غزل شماره ۴۴۶: ای لب تو نگین خاتم عشق 232غزل شماره ۴۴۷: خاصگان محرم سلطان عشق 233غزل شماره ۴۴۸: هر که دایم نیست ناپروای عشق 234غزل شماره ۴۴۹: عقل کجا پی برد شیوهٔ سودای عشق 235غزل شماره ۴۵۰: ای عشق تو با وجود هم تنگ 236غزل شماره ۴۵۱: ای عقل گرفته از رخت فال 237غزل شماره ۴۵۲: صورت نبندد ای صنم، بی زلف تو آ ...238غزل شماره ۴۵۳: زهی در کوی عشقت مسکن دل 239غزل شماره ۴۵۴: ای زلف تو شبی خوش وانگه به روز ...240غزل شماره ۴۵۵: عشق جانی داد و بستد والسلام 241غزل شماره ۴۵۶: صبح رخ از پرده نمود ای غلام 242غزل شماره ۴۵۷: گشت جهان همچو نگار ای غلام 243غزل شماره ۴۵۸: خورد بر شب صبحدم شام ای غلام 244غزل شماره ۴۵۹: صبح بر افراخت علم ای غلام 245غزل شماره ۴۶۰: صبح برانداخت نقاب ای غلام 246غزل شماره ۴۶۱: عاشق لعل شکربار توام 247غزل شماره ۴۶۲: شیفتهٔ حلقهٔ گوش توام 248غزل شماره ۴۶۳: خط مکش در وفا کزآن توام 249غزل شماره ۴۶۴: فتنهٔ زلف دلربای توام 250غزل شماره ۴۶۵: در خطت تا دل به جان در بسته‌ام 251غزل شماره ۴۶۶: تا دیده‌ام رخ تو کم جان گرفته‌ ...252غزل شماره ۴۶۷: از می عشق تو مست افتاده‌ام 253غزل شماره ۴۶۸: کار بر خود سخت مشکل کرده‌ام 254غزل شماره ۴۶۹: من شراب از ساغر جان خورده‌ام 255غزل شماره ۴۷۰: بی دل و بی قراری مانده‌ام 256غزل شماره ۴۷۱: بیشتر عمر چنان بوده‌ام 257غزل شماره ۴۷۲: روی تو در حسن چنان دیده‌ام 258غزل شماره ۴۷۳: از بس که روز و شب غم بر غم کشی ...259غزل شماره ۴۷۴: ای برده به آب‌روی آبم 260غزل شماره ۴۷۵: نه از وصل تو نشان می‌یابم 261غزل شماره ۴۷۶: از عشق تو من به دیر بنشستم 262غزل شماره ۴۷۷: تو بلندی عظیم و من پستم 263غزل شماره ۴۷۸: درآمد دوش ترک نیم مستم 264غزل شماره ۴۷۹: ساقیا توبه شکستم، جرعه‌ای می د ...265غزل شماره ۴۸۰: دی در صف اوباش زمانی بنشستم 266غزل شماره ۴۸۱: مرا قلاش می‌خوانند، هستم 267غزل شماره ۴۸۲: از می عشق تو چنان مستم 268غزل شماره ۴۸۳: عزم عشق دلستانی داشتم 269غزل شماره ۴۸۴: دوش چشم خود ز خون دریای گوهر ی ...270غزل شماره ۴۸۵: آنچه من در عشق جانان یافتم 271غزل شماره ۴۸۶: دوش، چون گردون کنار خویش پر خو ...272غزل شماره ۴۸۷: دوش درون صومعه، دیر مغانه یافت ...273غزل شماره ۴۸۸: دوش دل را در بلایی یافتم 274غزل شماره ۴۸۹: یک غمت را هزار جان گفتم 275غزل شماره ۴۹۰: دریاب که رخت برنهادم 276غزل شماره ۴۹۱: بر درد تو دل از آن نهادم 277غزل شماره ۴۹۲: ای عشق تو پیشوای دردم 278غزل شماره ۴۹۳: منم آن گبر دیرینه که بتخانه بن ...279غزل شماره ۴۹۴: تا روی تو قبلهٔ نظر کردم 280غزل شماره ۴۹۵: هر شبی عشقت جگر می‌سوزدم 281غزل شماره ۴۹۶: گم شدم در خود نمی‌دانم کجا پید ...282غزل شماره ۴۹۷: در سفر عشق چنان گم شدم 283غزل شماره ۴۹۸: ای عشق بی نشان ز تو من بی نشان ...284غزل شماره ۴۹۹: تا ز سر عشق سرگردان شدم 285غزل شماره ۵۰۰: تا جمال تو بدیدم مست و مدهوش آ ...286غزل شماره ۵۰۱: دوش از وثاق دلبری سرمست بیرون ...287غزل شماره ۵۰۲: رفتم به زیر پرده و بیرون نیامد ...288غزل شماره ۵۰۳: تو می‌دانی که در کار تو چون مض ...289غزل شماره ۵۰۴: تا بر رخ تو نظر فکندم 290غزل شماره ۵۰۵: تا عشق تو را به جان ربودم 291غزل شماره ۵۰۶: تا عشق تو سوخت همچو عودم 292غزل شماره ۵۰۷: سواد خط تو چون نافع نظر دیدم 293غزل شماره ۵۰۸: عشق بالای کفر و دین دیدم 294غزل شماره ۵۰۹: دریغا کانچه جستم آن ندیدم 295غزل شماره ۵۱۰: تا چشم باز کردم نور رخ تو دیدم 296غزل شماره ۵۱۱: آن در که بسته باید تا چند باز ...297غزل شماره ۵۱۲: من با تو هزار کار دارم 298غزل شماره ۵۱۳: ازین کاری که من دارم نه جان دا ...299غزل شماره ۵۱۴: تا عشق تو در میان جان دارم 300غزل شماره ۵۱۵: مسلمانان من آن گبرم که دین را ...301غزل شماره ۵۱۶: جانا مرا چه سوزی چون بال و پر ...302غزل شماره ۵۱۷: دل رفت وز جان خبر ندارم 303غزل شماره ۵۱۸: فریاد کز غم تو فریادرس ندارم 304غزل شماره ۵۱۹: سر مویی سر عالم ندارم 305غزل شماره ۵۲۰: بی تو زمانی سر زمانه ندارم 306غزل شماره ۵۲۱: چه سازم که سوی تو راهی ندارم 307غزل شماره ۵۲۲: اگر عشقت به جای جان ندارم 308غزل شماره ۵۲۳: تا نرگست به دشنه چون شمع کشت ز ...309غزل شماره ۵۲۴: نظری به کار من کن که ز دست رفت ...310غزل شماره ۵۲۵: اگر برشمارم غم بیشمارم 311غزل شماره ۵۲۶: بی تو نیست آرامم کز جهان تو را ...312غزل شماره ۵۲۷: پشتا پشت است با تو کارم 313غزل شماره ۵۲۸: چون من ز همه عالم ترسا بچه‌ای ...314غزل شماره ۵۲۹: ترسا بچه‌ای کشید در کارم 315غزل شماره ۵۳۰: ترک قلندر من دوش درآمد از درم 316غزل شماره ۵۳۱: گنج دزدیده ز جایی پی برم 317غزل شماره ۵۳۲: خبرت هست که خون شد جگرم 318غزل شماره ۵۳۳: گر بوی یک شکن ز سر زلف دلبرم 319غزل شماره ۵۳۴: گر از میان آتش دل دم برآورم 320غزل شماره ۵۳۵: تیر عشقت بر دل و جان می‌خورم 321غزل شماره ۵۳۶: روزی که عتاب یار درگیرم 322غزل شماره ۵۳۷: زیر بار ستمت می‌میرم 323غزل شماره ۵۳۸: کار چو از دست من برفت چه سازم 324غزل شماره ۵۳۹: با این دل بی خبر چه سازم 325غزل شماره ۵۴۰: از بس که چو شمع از غم تو زار ب ...326غزل شماره ۵۴۱: بی لبت از آب حیوان می‌بسم 327غزل شماره ۵۴۲: هرگاه که مست آن لقا باشم 328غزل شماره ۵۴۳: دامن دل از تو در خون می‌کشم 329غزل شماره ۵۴۴: دل و جانم ببرد جان و دلم 330غزل شماره ۵۴۵: ای عشق تو قبلهٔ قبولم 331غزل شماره ۵۴۶: کجایی ساقیا می ده مدامم 332غزل شماره ۵۴۷: خویش را چند ز اندیشه به سر گرد ...333غزل شماره ۵۴۸: ای جان و جهان رویت پیدا نکنی د ...334غزل شماره ۵۴۹: هرگز دل پر خون را خرم نکنی دان ...335غزل شماره ۵۵۰: درد دل را دوا نمی‌دانم 336غزل شماره ۵۵۱: من پای همی ز سر نمی‌دانم 337غزل شماره ۵۵۲: بجز غم خوردن عشقت غمی دیگر نمی ...338غزل شماره ۵۵۳: کجا بودم کجا رفتم کجاام من نمی ...339غزل شماره ۵۵۴: زلف و رخت از شام و سحر باز ندا ...340غزل شماره ۵۵۵: من این دانم که مویی می ندانم 341غزل شماره ۵۵۶: چو خود را پاک دامن می ندانم 342غزل شماره ۵۵۷: از عشق در اندرون جانم 343غزل شماره ۵۵۸: چون نام تو بر زبان برانم 344غزل شماره ۵۵۹: گر در سر عشق رفت جانم 345غزل شماره ۵۶۰: از در جان درآی تا جانم 346غزل شماره ۵۶۱: ز تو گر یک نظر آید به جانم 347غزل شماره ۵۶۲: ازین دریا که غرق اوست جانم 348غزل شماره ۵۶۳: درین نشیمن خاکی بدین صفت که من ...349غزل شماره ۵۶۴: دست می ندهد که بی تو دم زنم 350غزل شماره ۵۶۵: چون ندارم سر یک موی خبر زانچه ...351غزل شماره ۵۶۶: زهره ندارم که سلامت کنم 352غزل شماره ۵۶۷: دل ز عشقت بی خبر شد چون کنم 353غزل شماره ۵۶۸: قصهٔ عشق تو از بر چون کنم 354غزل شماره ۵۶۹: دل ندارم، صبر بی دل چون کنم 355غزل شماره ۵۷۰: رفت وجودم به عدم چون کنم 356غزل شماره ۵۷۱: دل ز دستم رفت و جان هم، بی دل ...357غزل شماره ۵۷۲: آه گر من زعشق آه کنم 358غزل شماره ۵۷۳: بی رخت در جهان نظر چکنم 359غزل شماره ۵۷۴: چاره نیست از توام چه چاره کنم 360غزل شماره ۵۷۵: هر زمان بی خود هوایی می‌کنم 361غزل شماره ۵۷۶: این دل پر درد را چندان که درما ...362غزل شماره ۵۷۷: محلم نیست که خورشید جمالت بینم 363غزل شماره ۵۷۸: چشم از پی آن دارم تا روی تو می ...364غزل شماره ۵۷۹: دردا که ز یک همدم آثار نمی‌بین ...365غزل شماره ۵۸۰: به دریایی در اوفتادم که پایانش ...366غزل شماره ۵۸۱: در درد عشق یک دل بیدار می نبین ...367غزل شماره ۵۸۲: ای برده به زلف کفر و دینم 368غزل شماره ۵۸۳: در ره او بی سر و پا می‌روم 369غزل شماره ۵۸۴: هر شبی وقت سحر در کوی جانان می ...370غزل شماره ۵۸۵: ما هرچه آن ماست ز ره بر گرفته‌ ...371غزل شماره ۵۸۶: ما به عهد حسن تو ترک دل و جان ...372غزل شماره ۵۸۷: باده ناخورده مست آمده‌ایم 373غزل شماره ۵۸۸: ما می از کاس سعادت خورده‌ایم 374غزل شماره ۵۸۹: دست در عشقت ز جان افشانده‌ایم 375غزل شماره ۵۹۰: ما ز عشقت آتشین دل مانده‌ایم 376غزل شماره ۵۹۱: در چه طلسم است که ما مانده‌ایم 377غزل شماره ۵۹۲: ما رند و مقامر و مباحی‌ایم 378غزل شماره ۵۹۳: ما درد فروش هر خراباتیم 379غزل شماره ۵۹۴: گرچه در عشق تو جان درباختیم 380غزل شماره ۵۹۵: هرچه همه عمر همی ساختیم 381غزل شماره ۵۹۶: بس که جان در خاک این در سوختیم 382غزل شماره ۵۹۷: تا به دام عشق او آویختیم 383غزل شماره ۵۹۸: تا به عشق تو قدم برداشتیم 384غزل شماره ۵۹۹: تا با غم عشق آشنا گشتیم 385غزل شماره ۶۰۰: ما ترک مقامات و کرامات گرفتیم 386غزل شماره ۶۰۱: ما بار دگر گوشهٔ خمار گرفتیم 387غزل شماره ۶۰۲: هر آن نقشی که بر صحرا نهادیم 388غزل شماره ۶۰۳: تا ما ره عشق تو سپردیم 389غزل شماره ۶۰۴: تا دردی درد او چشیدیم 390غزل شماره ۶۰۵: ما ز خرابات عشق مست الست آمدیم 391غزل شماره ۶۰۶: چه مقصود ار چه بسیاری دویدیم 392غزل شماره ۶۰۷: دردا که درین بادیه بسیار دویدی ...393غزل شماره ۶۰۸: تا ما سر ننگ و نام داریم 394غزل شماره ۶۰۹: ما ننگ وجود روزگاریم 395غزل شماره ۶۱۰: ما مرد کلیسیا و زناریم 396غزل شماره ۶۱۱: چون زلف تاب دهد آن ترک لشکریم 397غزل شماره ۶۱۲: ما در غمت به شادی جان باز ننگر ...398غزل شماره ۶۱۳: من نمیرم زانکه بی جان می‌زیم 399غزل شماره ۶۱۴: ای صدف لعل تو حقهٔ در یتیم 400غزل شماره ۶۱۵: بر هرچه که دل نهاده باشیم 401غزل شماره ۶۱۶: بیا تا رند هر جایی بباشیم 402غزل شماره ۶۱۷: ساقیا خیز که تا رخت به خمار کش ...403غزل شماره ۶۱۸: اکنون که نشانهٔ ملامیم 404غزل شماره ۶۱۹: بیار آن جام می تا جان فشانیم 405غزل شماره ۶۲۰: ما گبر قدیم نامسلمانیم 406غزل شماره ۶۲۱: گاه لاف از آشنایی می‌زنیم 407غزل شماره ۶۲۲: وقت آن آمد که ما آن ماه را مهم ...408غزل شماره ۶۲۳: ما ره ز قبله سوی خرابات می‌کنی ...409غزل شماره ۶۲۴: ما چو بی‌ماییم از ما ایمنیم 410غزل شماره ۶۲۵: گر مردی خویشتن ببینیم 411غزل شماره ۶۲۶: ای جان ز جهان کجات جویم 412غزل شماره ۶۲۷: نشستی در دل من چونت جویم 413غزل شماره ۶۲۸: در عشق همی بلا همی جویم 414غزل شماره ۶۲۹: چون قصهٔ زلف تو دراز است چگویم 415غزل شماره ۶۳۰: چون نیاید سر عشقت در بیان 416غزل شماره ۶۳۱: ای روی تو شمع بت‌پرستان 417غزل شماره ۶۳۲: ای گرفته حسن تو هر دو جهان 418غزل شماره ۶۳۳: ای نهان از دیده و در دل عیان 419غزل شماره ۶۳۴: قصد کرد از سرکشی یارم به جان 420غزل شماره ۶۳۵: ای روی تو شمع تاج داران 421غزل شماره ۶۳۶: ای جگرگوشهٔ جگرخواران 422غزل شماره ۶۳۷: ای به روی تو عالمی نگران 423غزل شماره ۶۳۸: ای روی تو شمع پاکبازان 424غزل شماره ۶۳۹: ای یاد تو کار کاردانان 425غزل شماره ۶۴۰: نیست آسان عشق جانان باختن 426غزل شماره ۶۴۱: نیست ره عشق را برگ و نوا ساختن 427غزل شماره ۶۴۲: کافری است از عشق دل برداشتن 428غزل شماره ۶۴۳: بندگی چیست به فرمان رفتن 429غزل شماره ۶۴۴: عاشقی چیست ترک جان گفتن 430غزل شماره ۶۴۵: کفر است ز بی نشان نشان دادن 431غزل شماره ۶۴۶: با تو سری در میان خواهد بدن 432غزل شماره ۶۴۷: دل ز عشق تو خون توان کردن 433غزل شماره ۶۴۸: عشق را بی‌خویشتن باید شدن 434غزل شماره ۶۴۹: عشق چیست از خویش بیرون آمدن 435غزل شماره ۶۵۰: کاری است قوی ز خود بریدن 436غزل شماره ۶۵۱: آتشی در جملهٔ آفاق زن 437غزل شماره ۶۵۲: خال مشکین بر آفتاب مزن 438غزل شماره ۶۵۳: گر سر این کار داری کار کن 439غزل شماره ۶۵۴: گر مرد نام و ننگی از کوی ما گذ ...440غزل شماره ۶۵۵: خیز و از می آتشی در ما فکن 441غزل شماره ۶۵۶: ای پسر این رخ به آفتاب درافکن 442غزل شماره ۶۵۷: چو دریا شور در جانم میفکن 443غزل شماره ۶۵۸: زلف به انگشت پریشان مکن 444غزل شماره ۶۵۹: بیم است که صد آه برآرم ز جگر م ...445غزل شماره ۶۶۰: باز آمده‌ای از آن جهانم من 446غزل شماره ۶۶۱: ترسا بچه‌ای ناگه چون دید عیان ...447غزل شماره ۶۶۲: لعل تو داغی نهاد بر دل بریان م ...448غزل شماره ۶۶۳: در رهت حیران شدم ای جان من 449غزل شماره ۶۶۴: عشق تو در جان من ای جان من 450غزل شماره ۶۶۵: چند باشم در انتظار تو من 451غزل شماره ۶۶۶: در دل دارم جهانی بی‌تو من 452غزل شماره ۶۶۷: گر با تو بگویم غم افزون شدهٔ م ...453غزل شماره ۶۶۸: ای دل و جان زندگانی من 454غزل شماره ۶۶۹: میل درکش روی آن دلبر ببین 455غزل شماره ۶۷۰: بار دیگر روی زیبایی ببین 456غزل شماره ۶۷۱: ای روی تو آفتاب کونین 457غزل شماره ۶۷۲: هر که جان درباخت بر دیدار او 458غزل شماره ۶۷۳: ای چو گویی گشته در میدان او 459غزل شماره ۶۷۴: ای صبا گر بگذری بر زلف مشک افش ...460غزل شماره ۶۷۵: ای صبا برگرد امشب گرد سر تاپای ...461غزل شماره ۶۷۶: ای سراسیمه مه از رخسار تو 462غزل شماره ۶۷۷: ماییم دل بریده ز پیوند و ناز ت ...463غزل شماره ۶۷۸: تا دل ز دست بیفتاد از تو 464غزل شماره ۶۷۹: ای مرا زندگی جان از تو 465غزل شماره ۶۸۰: هر زمان شوری دگر دارم ز تو 466غزل شماره ۶۸۱: ای خرد را زندگی جان ز تو 467غزل شماره ۶۸۲: می‌روم بر خاک دل پر خون ز تو 468غزل شماره ۶۸۳: برخاست شوری در جهان از زلف شور ...469غزل شماره ۶۸۴: ای جلوه‌گر عالم، طاوس جمال تو 470غزل شماره ۶۸۵: ای دل و جان کاملان، گم شده در ...471غزل شماره ۶۸۶: ای غذای جان مستم نام تو 472غزل شماره ۶۸۷: ای جگر گوشهٔ جانم غم تو 473غزل شماره ۶۸۸: ای غنچه غلام خندهٔ تو 474غزل شماره ۶۸۹: آنچه با من می‌کند سودای تو 475غزل شماره ۶۹۰: ای دلم مستغرق سودای تو 476غزل شماره ۶۹۱: ای دل مبتلای من شیفتهٔ هوای تو 477غزل شماره ۶۹۲: چون نیست کسی مرا به جای تو 478غزل شماره ۶۹۳: ای سیه گر سپید کاری تو 479غزل شماره ۶۹۴: گر چنین سنگدل بمانی تو 480غزل شماره ۶۹۵: دلا چون کس نخواهد ماند دایم هم ...481غزل شماره ۶۹۶: ای جهانی پشت گرم از روی تو 482غزل شماره ۶۹۷: ای خم چرخ از خم ابروی تو 483غزل شماره ۶۹۸: ای دو عالم پرتوی از روی تو 484غزل شماره ۶۹۹: ای دو عالم یک فروغ از روی تو 485غزل شماره ۷۰۰: جانا بسوخت جان من از آرزوی تو 486غزل شماره ۷۰۱: ذره‌ای نادیده گنج روی تو 487غزل شماره ۷۰۲: ای مرقع پوش در خمار شو 488غزل شماره ۷۰۳: ای دل به میان جان فرو شو 489غزل شماره ۷۰۴: در کنج اعتکاف دلی بردبار کو 490غزل شماره ۷۰۵: دوش درآمد ز درم صبحگاه 491غزل شماره ۷۰۶: شب را ز تیغ صبحدم خون است عمدا ...492غزل شماره ۷۰۷: صد قلزم سیماب بین بر طارم زر ر ...493غزل شماره ۷۰۸: ای آتش سودای تو دود از جهان ان ...494غزل شماره ۷۰۹: ای چشم بد را برقعی بر روی ماه ...495غزل شماره ۷۱۰: ای لبت حقهٔ گهر بسته 496غزل شماره ۷۱۱: ای ذره‌ای از نور تو بر عرش اعظ ...497غزل شماره ۷۱۲: ای روی همچو ماهت یک پرده بر گر ...498غزل شماره ۷۱۳: ای دل اندر عشق، دل در یار ده 499غزل شماره ۷۱۴: ساقیا گر پخته‌ای می خام ده 500غزل شماره ۷۱۵: سر پا برهنگانیم اندر جهان فتاد ...501غزل شماره ۷۱۶: دوش آمد زلف تاب داده 502غزل شماره ۷۱۷: جانا منم ز مستی سر در جهان نها ...503غزل شماره ۷۱۸: ای اشتیاق رویت از چشم خواب برد ...504غزل شماره ۷۱۹: ترسا بچه‌ای دیدم زنار کمر کرده 505غزل شماره ۷۲۰: ای یک کرشمهٔ تو صد خون حلال کر ...506غزل شماره ۷۲۱: ای ز سودای تو دل شیدا شده 507غزل شماره ۷۲۲: ای هر دهان ز یاد لبت پر عسل شد ...508غزل شماره ۷۲۳: ای درس عشقت هر شبم تا روز تکرا ...509غزل شماره ۷۲۴: ای ز صفات لبت عقل به جان آمده 510غزل شماره ۷۲۵: ای ز شراب غفلت مست و خراب ماند ...511غزل شماره ۷۲۶: در راه تو مردانند از خویش نهان ...512غزل شماره ۷۲۷: ای جهانی خلق حیران مانده 513غزل شماره ۷۲۸: ای پای دل ز عشق تو در گل بماند ...514غزل شماره ۷۲۹: منم از عشق سرگردان بمانده 515غزل شماره ۷۳۰: ای زلف تو دام ماه افکنده 516غزل شماره ۷۳۱: ای روی تو زهر سو رویی دگر نمود ...517غزل شماره ۷۳۲: ای جان ما شرابی از جام تو کشید ...518غزل شماره ۷۳۳: ای گرد قمر خطی کشیده 519غزل شماره ۷۳۴: چون کشته شدم هزار باره 520غزل شماره ۷۳۵: جهان جمله تویی تو در جهان نه 521غزل شماره ۷۳۶: ای شکر با لب تو شیرین نه 522غزل شماره ۷۳۷: ای راه تو بحر بی کرانه 523غزل شماره ۷۳۸: من کیم اندر جهان سرگشته‌ای 524غزل شماره ۷۳۹: دوش وقت صبح چون دل داده‌ای 525غزل شماره ۷۴۰: ماه را در مشک پنهان کرده‌ای 526غزل شماره ۷۴۱: مورچهٔ قیرفام بر قمر آورده‌ای 527غزل شماره ۷۴۲: ای که ز سودای عشق بی سر و پا م ...528غزل شماره ۷۴۳: بوی زلفت در جهان افکنده‌ای 529غزل شماره ۷۴۴: بحری است عشق و عقل ازو برکناره ...530غزل شماره ۷۴۵: گر کسی یابد درین کو خانه‌ای 531غزل شماره ۷۴۶: شعله زد شمع جمال او ز دولتخانه ...532غزل شماره ۷۴۷: آن را که نیست در دل ازین سر سک ...533غزل شماره ۷۴۸: ای صد هزار عاشقت از فرق تا به ...534غزل شماره ۷۴۹: ای از شکنج زلفت هرجا که انقلاب ...535غزل شماره ۷۵۰: درآمد از در دل چون خرابی 536غزل شماره ۷۵۱: گر تو نسیمی ز زلف یار نیابی 537غزل شماره ۷۵۲: از من بی خبر چه می‌طلبی 538غزل شماره ۷۵۳: جانا دلم ببردی و جانم بسوختی 539غزل شماره ۷۵۴: عشق را گر سری پدیدستی 540غزل شماره ۷۵۵: اگر از نسیم زلفت اثری به جان ف ...541غزل شماره ۷۵۶: جانا دلم ببردی در قعر جان نشست ...542غزل شماره ۷۵۷: ای همه راحت روان، سرو روان کیس ...543غزل شماره ۷۵۸: ای آفتاب از ورق رویت آیتی 544غزل شماره ۷۵۹: گر مرد راه عشقی ره پیش بر به م ...545غزل شماره ۷۶۰: درج یاقوت درفشان کردی 546غزل شماره ۷۶۱: تا تو ز هستی خود زیر و زبر نگر ...547غزل شماره ۷۶۲: خطی از غالیه بر غالیه‌دان آورد ...548غزل شماره ۷۶۳: با خط سرسبز بیرون آمدی 549غزل شماره ۷۶۴: ای لبت ختم کرده دلبندی 550غزل شماره ۷۶۵: ای که با عاشقان نه پیوندی 551غزل شماره ۷۶۶: گر مرد این حدیثی زنار کفر بندی 552غزل شماره ۷۶۷: ای کاش درد عشقت درمان‌پذیر بود ...553غزل شماره ۷۶۸: گر یار چنین سرکش و عیار نبودی 554غزل شماره ۷۶۹: گر از همه عاشقان وفا دیدی 555غزل شماره ۷۷۰: ای آنکه هیچ جایی آرام جان ندید ...556غزل شماره ۷۷۱: الصلا ای دل اگر در عشق او اقرا ...557غزل شماره ۷۷۲: جانا دهنی چو پسته داری 558غزل شماره ۷۷۳: هم تن مویم از آن میان که نداری 559غزل شماره ۷۷۴: تورا گر نیست با من هیچ کاری 560غزل شماره ۷۷۵: تو را تا سر بود برجا کجا داری ...561غزل شماره ۷۷۶: پروانه شبی ز بی قراری 562غزل شماره ۷۷۷: ای بوس تو اصل هر شماری 563غزل شماره ۷۷۸: درآمد دوش دلدارم به یاری 564غزل شماره ۷۷۹: ترسا بچه‌ای شنگی زین نادره دلد ...565غزل شماره ۷۸۰: دوش سرمست به وقت سحری 566غزل شماره ۷۸۱: گاهیم به لطف می نوازی 567غزل شماره ۷۸۲: چه عجب کسی تو جانا که ندانمت چ ...568غزل شماره ۷۸۳: گر مرد این حدیثی زین باده مست ...569غزل شماره ۷۸۴: تا تو خود را خوارتر از جملهٔ ع ...570غزل شماره ۷۸۵: هر دمم مست به بازار کشی 571غزل شماره ۷۸۶: چون خط شبرنگ بر گلگون کشی 572غزل شماره ۷۸۷: هر دمم در امتحان چندی کشی 573غزل شماره ۷۸۸: گرد مه خط معنبر می کشی 574غزل شماره ۷۸۹: در ده می عشق یک دم ای ساقی 575غزل شماره ۷۹۰: جانا ز فراق تو این محنت جان تا ...576غزل شماره ۷۹۱: گر یک شکر از لعلت در کار کنی ح ...577غزل شماره ۷۹۲: ماییم ز عالم معالی 578غزل شماره ۷۹۳: دی ز دیر آمد برون سنگین دلی 579غزل شماره ۷۹۴: دست نمی‌دهد مرا بی تو نفس زدن ...580غزل شماره ۷۹۵: گر من اندر عشق مرد کارمی 581غزل شماره ۷۹۶: ای جان جان جانم تو جان جان جان ...582غزل شماره ۷۹۷: هزاران جان سزد در هر زمانی 583غزل شماره ۷۹۸: زلف را تاب داد چندانی 584غزل شماره ۷۹۹: ای در میان جانم وز جان من نهان ...585غزل شماره ۸۰۰: ای روی تو فتنهٔ جهانی 586غزل شماره ۸۰۱: ای هرشکنی از سر زلف تو جهانی 587غزل شماره ۸۰۲: ای یک کرشمه تو غارتگر جهانی 588غزل شماره ۸۰۳: ای حسن تو آب زندگانی 589غزل شماره ۸۰۴: دردی است درین دلم نهانی 590غزل شماره ۸۰۵: ترسا بچهٔ لولی همچون بت روحانی 591غزل شماره ۸۰۶: ای ساقی از آن قدح که دانی 592غزل شماره ۸۰۷: به هر کویی مرا تا کی دوانی 593غزل شماره ۸۰۸: خاک کوی توام تو می‌دانی 594غزل شماره ۸۰۹: کجایی ای دل و جانم مگر که در د ...595غزل شماره ۸۱۰: ز سگان کویت ای جان که دهد مرا ...596غزل شماره ۸۱۱: ای هجر تو وصل جاودانی 597غزل شماره ۸۱۲: بس نادره جهانی ای جان و زندگان ...598غزل شماره ۸۱۳: چارهٔ کار من آن زمان که توانی 599غزل شماره ۸۱۴: ترسا بچه‌ای به دلستانی 600غزل شماره ۸۱۵: گفتم بخرم غمت به جانی 601غزل شماره ۸۱۶: ای گشته نهان از همه از بس که ع ...602غزل شماره ۸۱۷: خال مشکین بر گلستان می زنی 603غزل شماره ۸۱۸: هر زمان لاف وفایی می زنی 604غزل شماره ۸۱۹: خواجه تا چند حساب زر و دینار ک ...605غزل شماره ۸۲۰: گر نقاب از جمال باز کنی 606غزل شماره ۸۲۱: ای دل اندر عشق غوغا چون کنی 607غزل شماره ۸۲۲: گه به دندان در عدن شکنی 608غزل شماره ۸۲۳: هر نفسی شور عشق در دو جهان افک ...609غزل شماره ۸۲۴: هر شبم سرمست در کوی افکنی 610غزل شماره ۸۲۵: در همه شهر خبر شد که تو معشوق ...611غزل شماره ۸۲۶: به سر زلف دلربای منی 612غزل شماره ۸۲۷: نگر تا ای دل بیچاره چونی 613غزل شماره ۸۲۸: تا در سر زلف تاب بینی 614غزل شماره ۸۲۹: به وادییی که درو گوی راه سر بی ...615غزل شماره ۸۳۰: هر روز ز دلتنگی جایی دگرم بینی 616غزل شماره ۸۳۱: چون لبت به پسته اندر صفت گهر ن ...617غزل شماره ۸۳۲: هرچه هست اوست و هرچه اوست توی 618غزل شماره ۸۳۳: ای لب گلگونت جام خسروی 619غزل شماره ۸۳۴: گر تو خلوتخانهٔ توحید را محرم ...620غزل شماره ۸۳۵: سرمست درآمد از سر کوی 621غزل شماره ۸۳۶: نگاری مست لایعقل چو ماهی 622غزل شماره ۸۳۷: جان به لب آورده‌ام تا از لبم ج ...623غزل شماره ۸۳۸: آفتاب رویت ای سرو سهی 624غزل شماره ۸۳۹: زلف تیره بر رخ روشن نهی 625غزل شماره ۸۴۰: گه به کرشمه دلم ز بر بربایی 626غزل شماره ۸۴۱: ای راه تو را دراز نایی 627غزل شماره ۸۴۲: منم و گوشه‌ای و سودایی 628غزل شماره ۸۴۳: ز عشقت سوختم ای جان کجایی 629غزل شماره ۸۴۴: از غمت روز و شب به تنهایی 630غزل شماره ۸۴۵: دوش از سر بیهوشی و ز غایت خودر ...631غزل شماره ۸۴۶: سر برهنه کرده‌ام به سودایی 632غزل شماره ۸۴۷: ترسا بچه‌ای دیشب در غایت ترسای ...633غزل شماره ۸۴۸: دلا در راه حق گیر آشنایی 634غزل شماره ۸۴۹: ترسا بچه‌ایم افکند از زهد به ت ...635غزل شماره ۸۵۰: رخ تو چگونه ببینم که تو در نظر ...636غزل شماره ۸۵۱: چون روی بود بدان نکویی 637غزل شماره ۸۵۲: ای آفتاب رویت از غایت نکویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ