کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یک شرر از عین عشق دوش پدیدار شد

    طای طریقت بتافت عقل نگونسار شد

    مرغ دلم همچو باد گرد دو عالم بگشت

    هرچه نه از عشق بود از همه بیزار شد

    بر دل آن کس که تافت یک سر مو زین حدیث

    صومعه بتخانه گشت خرقه چو زنار شد

    گر تف خورشید عشق یافته‌ای ذره‌شو

    زود که خورشید عمر بر سر دیوار شد

    ماه رخا هر که دید زلف تو کافر بماند

    لیک هر آنکس که دید روی تو دین‌دار شد

    دام سر زلف تو باد صبا حلقه کرد

    جان خلایق چو مرغ جمله گرفتار شد

    یک شکن از زلف تو وقت سحر کشف گشت

    جان همه منکران واقف اسرار شد

    باز چو زلف تو کرد بلعجبی آشکار

    زاهد پشمینه پوش ساکن خمار شد

    هر که ز دین گشته بود چون رخ خوب تو دید

    پای بدین در نهاد باز به اقرار شد

    وانکه مقر گشته بود حجت اسلام را

    چون سر زلف تو دید با سر انکار شد

    روی تو و موی تو کایت دین است و کفر

    رهبر عطار گشت ره زن عطار شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha