کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرد ره عشق تو از دامن تر ترسد

    آن کس که بود نامرد از دادن سر ترسد

    گر با تو دوصد دریا آتش بودم در ره

    نه دل ز خود اندیشد نه جان ز خطر ترسد

    جانی که بر افروزد از شمع جمال تو

    می‌دان که ز پروانه کفر است اگر ترسد

    جایی که جگر سوزد مردان و جگرخواران

    در خون جگر میرد هر کو ز جگر ترسد

    گفتی دلت از هجرم می‌ترسد و می‌سوزد

    بی وصل تو هر ساعت دل‌سوخته‌تر ترسد

    از آه دل عطار آخر به نمی‌ترسی

    کانکس که خبر دارد از آه سحر ترسد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha