به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

عطار نیشابوری

عطار نیشابوریغزلیاتغزل شماره ۲۳۷: بوی زلف یار آمد یارم اینک می‌رسد

2680عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بوی زلف یار آمد یارم اینک می‌رسد

جان همی آساید و دلدارم اینک می‌رسد

اولین شب صبحدم با یارم اینک می‌دمد

وآخرین اندیشه و تیمارم اینک می‌رسد

در کنار جویباران قامت و رخسار او

سرو سیمین آن گل بی خارم اینک می‌رسد

ای بسا غم کو مرا خورد و غمم کس می نخورد

چون نباشم شاد چون غمخوارم اینک می‌رسد

مدتی تا بودم اندر آرزوی یک نظر

لاجرم چندین نظر در کارم اینک می‌رسد

دین و دنیا و دل و جان و جهان و مال و ملک

آنچه هست از اندک و بسیارم اینک می‌رسد

روی تو ماه است و مه اندر سفر گردد مدام

همچو ماه از مشرق ره یارم اینک می‌رسد

بزم شادی از برای نقل سرمستان عشق

پسته و عناب شکر بارم اینک می‌رسد

من به استقبال او جان بر کف از بهر نثار

یار می‌گوید کنون عطارم اینک می‌رسد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1غزل شماره ۲۳۶: اگر ز زلف توام حلقه‌ای به گوش ...2غزل شماره ۲۳۷: بوی زلف یار آمد یارم اینک می‌ر ...3غزل شماره ۲۳۸: هم بلای تو به جان بی قراران می ...4غزل شماره ۲۳۹: جان در مقام عشق به جانان نمی‌ر ...5غزل شماره ۲۴۰: در صفت عشق تو شرح و بیان نمی‌ر ...6غزل شماره ۲۴۱: از سر زلف دلکشت بوی به ما نمی‌ ...7غزل شماره ۲۴۲: مرد ره عشق تو از دامن تر ترسد 8غزل شماره ۲۴۳: ذوق وصلت به هیچ جان نرسد 9غزل شماره ۲۴۴: شکن زلف چو زنار بتم پیدا شد 10غزل شماره ۲۴۵: ای به خود زنده مرده باید شد 11غزل شماره ۲۴۶: پیر ما وقت سحر بیدار شد 12غزل شماره ۲۴۷: قصهٔ عشق تو چون بسیار شد 13غزل شماره ۲۴۸: یک شرر از عین عشق دوش پدیدار ش ...14غزل شماره ۲۴۹: در راه تو هر که راهبر شد 15غزل شماره ۲۵۰: چو خورشید جمالت جلوه‌گر شد 16غزل شماره ۲۵۱: برقع از خورشید رویش دور شد 17غزل شماره ۲۵۲: بار دگر پیر ما مفلس و قلاش شد 18غزل شماره ۲۵۳: بیچاره دلم در سر آن زلف به خم ...19غزل شماره ۲۵۴: چون عشق تو داعی عدم شد 20غزل شماره ۲۵۵: گر در صف دین داران دین دار نخو ...21غزل شماره ۲۵۶: هر که در بادیهٔ عشق تو سرگردان ...22غزل شماره ۲۵۷: هر که در راه حقیقت از حقیقت بی ...23غزل شماره ۲۵۸: جهان از باد نوروزی جوان شد 24غزل شماره ۲۵۹: در راه عشق هر دل کو خصم خویشتن ...25غزل شماره ۲۶۰: تا نور او دیدم دو کون از چشم م ...26غزل شماره ۲۶۱: پیر ما از صومعه بگریخت در میخا ...27غزل شماره ۲۶۲: تا دل لایعقلم دیوانه شد 28غزل شماره ۲۶۳: کسی کز حقیقت خبردار باشد 29غزل شماره ۲۶۴: چه دانستم که این دریای بی پایا ...30غزل شماره ۲۶۵: حدیث فقر را محرم نباشد 31غزل شماره ۲۶۶: عشقت ایمان و جان به ما بخشد 32غزل شماره ۲۶۷: هر زمانم عشق ماهی در کشاکش می‌ ...33غزل شماره ۲۶۸: هر زمان عشق تو در کارم کشد 34غزل شماره ۲۶۹: قوت بار عشق تو مرکب جان نمی‌کش ...35غزل شماره ۲۷۰: نور روی تو را نظر نکشد 36غزل شماره ۲۷۱: نه دل چو غمت آمد از خویشتن اند ...37غزل شماره ۲۷۲: در قعر جان مستم دردی پدید آمد 38غزل شماره ۲۷۳: در عشق به سر نخواهم آمد 39غزل شماره ۲۷۴: کارم از عشق تو به جان آمد 40غزل شماره ۲۷۵: ره عشاق بی ما و من آمد 41غزل شماره ۲۷۶: لعل تو به جان فزایی آمد 42غزل شماره ۲۷۷: دی پیر من از کوی خرابات برآمد 43غزل شماره ۲۷۸: نقد قدم از مخزن اسرار برآمد، چ ...44غزل شماره ۲۷۹: عشق تو ز سقسین و ز بلغار برآمد 45غزل شماره ۲۸۰: سرمست به بوستان برآمد 46غزل شماره ۲۸۱: چو ترک سیم برم صبحدم ز خواب در ...47غزل شماره ۲۸۲: نگارم دوش شوریده درآمد 48غزل شماره ۲۸۳: مستغرقی که از خود هرگز به سر ن ...49غزل شماره ۲۸۴: دلا دیدی که جانانم نیامد 50غزل شماره ۲۸۵: عاشقان زنده‌دل به نام تو اند 51غزل شماره ۲۸۶: آنها که در هوای تو جان‌ها بداد ...52غزل شماره ۲۸۷: آنها که پای در ره تقوی نهاده‌ا ...53غزل شماره ۲۸۸: عاشقان از خویشتن بیگانه‌اند 54غزل شماره ۲۸۹: پیش رفتن را چو پیشان بسته‌اند 55غزل شماره ۲۹۰: ز لعلت زکاتی شکر می‌ستاند 56غزل شماره ۲۹۱: نه قدر وصال تو هر مختصری داند 57غزل شماره ۲۹۲: دلی کز عشق تو جان برفشاند 58غزل شماره ۲۹۳: روی تو کافتاب را ماند 59غزل شماره ۲۹۴: عقل در عشق تو سرگردان بماند 60غزل شماره ۲۹۵: دلم بی عشق تو یک دم نماند 61غزل شماره ۲۹۶: گرد ره تو کعبه و خمار نماند 62غزل شماره ۲۹۷: آن را که غمت به خویش خواند 63غزل شماره ۲۹۸: چون تتق از روی آن شمع جهان برد ...64غزل شماره ۲۹۹: چون سیمبران روی به گلزار نهادن ...65غزل شماره ۳۰۰: عاشقانی کز نسیم دوست جان می‌پر ...66غزل شماره ۳۰۱: از می عشق نیستی هر که خروش می‌ ...67غزل شماره ۳۰۲: چون لبش درج گهر باز کند 68غزل شماره ۳۰۳: هر که درین دایره دوران کند 69غزل شماره ۳۰۴: آفتاب رخ آشکاره کند 70غزل شماره ۳۰۵: هر زمانی زلف را بندی کند 71غزل شماره ۳۰۶: دل ز میان جان و دل قصد هوات می ...72غزل شماره ۳۰۷: هر که عزم عشق رویش می‌کند 73غزل شماره ۳۰۸: عشق توام داغ چنان می‌کند 74غزل شماره ۳۰۹: زلف شبرنگش شبیخون می‌کند 75غزل شماره ۳۱۰: گر فلک دیده بر آن چهرهٔ زیبا ف ...76غزل شماره ۳۱۱: چو تاب در سر آن زلف دلستان فکن ...77غزل شماره ۳۱۲: دل نظر بر روی آن شمع جهان می‌ا ...78غزل شماره ۳۱۳: سر مستی ما مردم هشیار ندانند 79غزل شماره ۳۱۴: عاشقان چون به هوش باز آیند 80غزل شماره ۳۱۵: اصحاب صدق چون قدم اندر صفا زنن ...81غزل شماره ۳۱۶: آنها که در حقیقت اسرار می‌روند 82غزل شماره ۳۱۷: دل ز جان برگیر تا راهت دهند 83غزل شماره ۳۱۸: قومی که در فنا به دل یکدگر زین ...84غزل شماره ۳۱۹: هر که سرگردان این سودا بود 85غزل شماره ۳۲۰: شبی کز زلف تو عالم چو شب بود 86غزل شماره ۳۲۱: آن را که ز وصل او خبر بود 87غزل شماره ۳۲۲: عشق بی درد ناتمام بود 88غزل شماره ۳۲۳: آنچه نقد سینهٔ مردان بود 89غزل شماره ۳۲۴: عشق را پیر و جوان یکسان بود 90غزل شماره ۳۲۵: آنرا که ز وصل او نشان بود 91غزل شماره ۳۲۶: هر که را با لب تو پیمان بود 92غزل شماره ۳۲۷: هر که را اندیشهٔ درمان بود 93غزل شماره ۳۲۸: زلف تو که فتنهٔ جهان بود 94غزل شماره ۳۲۹: هر که را ذره‌ای وجود بود 95غزل شماره ۳۳۰: هر که را در عشق تو کاری بود 96غزل شماره ۳۳۱: مرد یک موی تو فلک نبود 97غزل شماره ۳۳۲: چو در غم تو جز جان چیزی دگرم ن ...98غزل شماره ۳۳۳: کسی کو خویش بیند بنده نبود 99غزل شماره ۳۳۴: با لب لعلت سخن در جان رود 100غزل شماره ۳۳۵: دل به امید وصل تو باد به دست م ...101غزل شماره ۳۳۶: تا سر زلف تو درهم می‌رود 102غزل شماره ۳۳۷: چه سازی سرای و چه گویی سرود 103غزل شماره ۳۳۸: گر نسیم یوسفم پیدا شود 104غزل شماره ۳۳۹: هر گدایی مرد سلطان کی شود 105غزل شماره ۳۴۰: چون تو جانان منی جان بی تو خرم ...106غزل شماره ۳۴۱: هر که صید چون تو دلداری شود 107غزل شماره ۳۴۲: یک حاجتم ز وصل میسر نمی‌شود 108غزل شماره ۳۴۳: ای کوی توام مقصد و ای روی تو م ...109غزل شماره ۳۴۴: هرچه در هر دو جهان جانان نمود 110غزل شماره ۳۴۵: رهبان دیر را سبب عاشقی چه بود 111غزل شماره ۳۴۶: گر دلبرم به یک شکر از لب زبان ...112غزل شماره ۳۴۷: برق عشق از آتش و از خون جهد 113غزل شماره ۳۴۸: زلف را چون به قصد تاب دهد 114غزل شماره ۳۴۹: یک شکر زان لب به صد جان می‌دهد 115غزل شماره ۳۵۰: هر که را ذوق دین پدید آید 116غزل شماره ۳۵۱: یا دست به زیر سنگم آید 117غزل شماره ۳۵۲: عشق تو به جان دریغم آید 118غزل شماره ۳۵۳: سر زلف دلستانت به شکن دریغم آی ...119غزل شماره ۳۵۴: هر که را دانهٔ نار تو به دندان ...120غزل شماره ۳۵۵: یک ذره نور رویت گر ز آسمان برآ ...121غزل شماره ۳۵۶: چو از جیبش مه تابان برآید 122غزل شماره ۳۵۷: چو نقاب برگشائی مه آن جهان برآ ...123غزل شماره ۳۵۸: گر نه از خاک درت باد صبا می‌آی ...124غزل شماره ۳۵۹: دلبرم رخ گشاده می‌آید 125غزل شماره ۳۶۰: صبح از پرده به در می‌آید 126غزل شماره ۳۶۱: آن ماه برای کس نمی‌آید 127غزل شماره ۳۶۲: آن روی به جز قمر که آراید 128غزل شماره ۳۶۳: تشنه را از سراب چگشاید 129غزل شماره ۳۶۴: دو جهان بی‌توام نمی‌باید 130غزل شماره ۳۶۵: گر رخ او ذره‌ای جمال نماید 131غزل شماره ۳۶۶: رخت را ماه نایب می‌نماید 132غزل شماره ۳۶۷: نه یار هرکسی را رخسار می‌نماید 133غزل شماره ۳۶۸: سر زلف تو پر خون می‌نماید 134غزل شماره ۳۶۹: رخ ز زیر نقاب بنماید 135غزل شماره ۳۷۰: کسی کو هرچه دید از چشم جان دید 136غزل شماره ۳۷۱: قطره گم گردان چو دریا شد پدید 137غزل شماره ۳۷۲: برکناری شو ز هر نقشی که آن آید ...138غزل شماره ۳۷۳: تا که گشت این خیال‌خانه پدید 139غزل شماره ۳۷۴: واقعهٔ عشق را نیست نشانی پدید 140غزل شماره ۳۷۵: تا خطت آمد به شبرنگی پدید 141غزل شماره ۳۷۶: در ره عشق تو پایان کس ندید 142غزل شماره ۳۷۷: هنگام صبوح آمد ای هم نفسان خیز ...143غزل شماره ۳۷۸: دل چه خواهی کرد چون دلبر رسید 144غزل شماره ۳۷۹: درد کو تا دردوار خواهم رسید 145غزل شماره ۳۸۰: عقل را در رهت قدم برسید 146غزل شماره ۳۸۱: دوش آمد و ز مسجدم اندر کران کش ...147غزل شماره ۳۸۲: دلم دردی که دارد با که گوید 148غزل شماره ۳۸۳: الا ای زاهدان دین دلی بیدار بن ...149غزل شماره ۳۸۴: قدم درنه اگر مردی درین کار 150غزل شماره ۳۸۵: میی درده که در ده نیست هشیار 151غزل شماره ۳۸۶: اگر خورشید خواهی سایه بگذار 152غزل شماره ۳۸۷: از پس پردهٔ دل دوش بدیدم رخ یا ...153غزل شماره ۳۸۸: درآمد دوش ترکم مست و هشیار 154غزل شماره ۳۸۹: بردار صراحیی ز خمار 155غزل شماره ۳۹۰: ای عشق تو کیمیای اسرار 156غزل شماره ۳۹۱: در عشق تو گم شدم به یکبار 157غزل شماره ۳۹۲: اشک ریز آمدم چو ابر بهار 158غزل شماره ۳۹۳: عشق آبم برد گو آبم ببر 159غزل شماره ۳۹۴: ای در درون جانم و جان از تو بی ...160غزل شماره ۳۹۵: ای تو را با هر دلی کاری دگر 161غزل شماره ۳۹۶: پیر ما می‌رفت هنگام سحر 162غزل شماره ۳۹۷: آتش عشق تو دلم، کرد کباب ای پس ...163غزل شماره ۳۹۸: نیست مرا به هیچ رو، بی تو قرار ...164غزل شماره ۳۹۹: جان به لب آوردم ای جان درنگر 165غزل شماره ۴۰۰: گر ز سر عشق او داری خبر 166غزل شماره ۴۰۱: باد شمال می‌وزد، طرهٔ یاسمن نگ ...167غزل شماره ۴۰۲: ساقیا گه جام ده گه جام خور 168غزل شماره ۴۰۳: چو پیشهٔ تو شیوه و ناز است چه ...169غزل شماره ۴۰۴: گرفتم عشق روی تو ز سر باز 170غزل شماره ۴۰۵: عشق تو مرا ستد ز من باز 171غزل شماره ۴۰۶: ای دل ز دلبران جهانت گزیده باز 172غزل شماره ۴۰۷: هر که زو داد یک نشانی باز 173غزل شماره ۴۰۸: هر که سر رشتهٔ تو یابد باز 174غزل شماره ۴۰۹: ای روی تو شمع پردهٔ راز 175غزل شماره ۴۱۰: ای شیوهٔ تو کرشمه و ناز 176غزل شماره ۴۱۱: ذره‌ای دوستی آن دمساز 177غزل شماره ۴۱۲: جان ز مشک زلف دلم چون جگر مسوز 178غزل شماره ۴۱۳: عمر رفت و تو منی داری هنوز 179غزل شماره ۴۱۴: چند جویی در جهان یاری ز کس 180غزل شماره ۴۱۵: آفتاب عاشقان روی تو بس 181غزل شماره ۴۱۶: در عشق روی او ز حدوث و قدم مپر ...182غزل شماره ۴۱۷: دوش آمد و گفت از آن ما باش 183غزل شماره ۴۱۸: ای دل اگر عاشقی در پی دلدار با ...184غزل شماره ۴۱۹: غیرت آمد بر دلم زد دور باش 185غزل شماره ۴۲۰: گر مرد رهی ز رهروان باش 186غزل شماره ۴۲۱: در عشق تو من توام تو من باش 187غزل شماره ۴۲۲: منم اندر قلندری شده فاش 188غزل شماره ۴۲۳: دستم نرسد به زلف چون شستش 189غزل شماره ۴۲۴: بیچاره دلم که نرگس مستش 190غزل شماره ۴۲۵: اگر دلم ببرد یار دلبری رسدش 191غزل شماره ۴۲۶: آنکه سر دارد کلاهت نرسدش 192غزل شماره ۴۲۷: عشق آن باشد که غایت نبودش 193غزل شماره ۴۲۸: عاشقی نه دل نه دین می‌بایدش 194غزل شماره ۴۲۹: چون دربسته است درج ناپدیدش 195غزل شماره ۴۳۰: بنمود رخ از پرده، دل گشت گرفتا ...196غزل شماره ۴۳۱: ای پیر مناجاتی رختت به قلندر ک ...197غزل شماره ۴۳۲: درکش سر زلف دلستانش 198غزل شماره ۴۳۳: هر مرد که نیست امتحانش 199غزل شماره ۴۳۴: ای ز عشقت این دل دیوانه خوش 200غزل شماره ۴۳۵: می‌شد سر زلف در زمین کش 201غزل شماره ۴۳۶: آخر ای صوفی مرقع پوش 202غزل شماره ۴۳۷: ترسا بچهٔ شکر لبم دوش 203غزل شماره ۴۳۸: مست شدم تا به خرابات دوش 204غزل شماره ۴۳۹: دلی کامد ز عشق دوست در جوش 205غزل شماره ۴۴۰: ای دل ز جفای یار مندیش 206غزل شماره ۴۴۱: دلا در سر عشق از سر میندیش 207غزل شماره ۴۴۲: هر که هست اندر پی بهبود خویش 208غزل شماره ۴۴۳: ای از همه بیش و از همه پیش 209غزل شماره ۴۴۴: هر روز که جلوه می‌کند رویش 210غزل شماره ۴۴۵: ز دست رفت مرا بی تو روزگار دری ...211غزل شماره ۴۴۶: ای لب تو نگین خاتم عشق 212غزل شماره ۴۴۷: خاصگان محرم سلطان عشق 213غزل شماره ۴۴۸: هر که دایم نیست ناپروای عشق 214غزل شماره ۴۴۹: عقل کجا پی برد شیوهٔ سودای عشق 215غزل شماره ۴۵۰: ای عشق تو با وجود هم تنگ 216غزل شماره ۴۵۱: ای عقل گرفته از رخت فال 217غزل شماره ۴۵۲: صورت نبندد ای صنم، بی زلف تو آ ...218غزل شماره ۴۵۳: زهی در کوی عشقت مسکن دل 219غزل شماره ۴۵۴: ای زلف تو شبی خوش وانگه به روز ...220غزل شماره ۴۵۵: عشق جانی داد و بستد والسلام 221غزل شماره ۴۵۶: صبح رخ از پرده نمود ای غلام 222غزل شماره ۴۵۷: گشت جهان همچو نگار ای غلام 223غزل شماره ۴۵۸: خورد بر شب صبحدم شام ای غلام 224غزل شماره ۴۵۹: صبح بر افراخت علم ای غلام 225غزل شماره ۴۶۰: صبح برانداخت نقاب ای غلام 226غزل شماره ۴۶۱: عاشق لعل شکربار توام 227غزل شماره ۴۶۲: شیفتهٔ حلقهٔ گوش توام 228غزل شماره ۴۶۳: خط مکش در وفا کزآن توام 229غزل شماره ۴۶۴: فتنهٔ زلف دلربای توام 230غزل شماره ۴۶۵: در خطت تا دل به جان در بسته‌ام 231غزل شماره ۴۶۶: تا دیده‌ام رخ تو کم جان گرفته‌ ...232غزل شماره ۴۶۷: از می عشق تو مست افتاده‌ام 233غزل شماره ۴۶۸: کار بر خود سخت مشکل کرده‌ام 234غزل شماره ۴۶۹: من شراب از ساغر جان خورده‌ام 235غزل شماره ۴۷۰: بی دل و بی قراری مانده‌ام 236غزل شماره ۴۷۱: بیشتر عمر چنان بوده‌ام 237غزل شماره ۴۷۲: روی تو در حسن چنان دیده‌ام 238غزل شماره ۴۷۳: از بس که روز و شب غم بر غم کشی ...239غزل شماره ۴۷۴: ای برده به آب‌روی آبم 240غزل شماره ۴۷۵: نه از وصل تو نشان می‌یابم 241غزل شماره ۴۷۶: از عشق تو من به دیر بنشستم 242غزل شماره ۴۷۷: تو بلندی عظیم و من پستم 243غزل شماره ۴۷۸: درآمد دوش ترک نیم مستم 244غزل شماره ۴۷۹: ساقیا توبه شکستم، جرعه‌ای می د ...245غزل شماره ۴۸۰: دی در صف اوباش زمانی بنشستم 246غزل شماره ۴۸۱: مرا قلاش می‌خوانند، هستم 247غزل شماره ۴۸۲: از می عشق تو چنان مستم 248غزل شماره ۴۸۳: عزم عشق دلستانی داشتم 249غزل شماره ۴۸۴: دوش چشم خود ز خون دریای گوهر ی ...250غزل شماره ۴۸۵: آنچه من در عشق جانان یافتم 251غزل شماره ۴۸۶: دوش، چون گردون کنار خویش پر خو ...252غزل شماره ۴۸۷: دوش درون صومعه، دیر مغانه یافت ...253غزل شماره ۴۸۸: دوش دل را در بلایی یافتم 254غزل شماره ۴۸۹: یک غمت را هزار جان گفتم 255غزل شماره ۴۹۰: دریاب که رخت برنهادم 256غزل شماره ۴۹۱: بر درد تو دل از آن نهادم 257غزل شماره ۴۹۲: ای عشق تو پیشوای دردم 258غزل شماره ۴۹۳: منم آن گبر دیرینه که بتخانه بن ...259غزل شماره ۴۹۴: تا روی تو قبلهٔ نظر کردم 260غزل شماره ۴۹۵: هر شبی عشقت جگر می‌سوزدم 261غزل شماره ۴۹۶: گم شدم در خود نمی‌دانم کجا پید ...262غزل شماره ۴۹۷: در سفر عشق چنان گم شدم 263غزل شماره ۴۹۸: ای عشق بی نشان ز تو من بی نشان ...264غزل شماره ۴۹۹: تا ز سر عشق سرگردان شدم 265غزل شماره ۵۰۰: تا جمال تو بدیدم مست و مدهوش آ ...266غزل شماره ۵۰۱: دوش از وثاق دلبری سرمست بیرون ...267غزل شماره ۵۰۲: رفتم به زیر پرده و بیرون نیامد ...268غزل شماره ۵۰۳: تو می‌دانی که در کار تو چون مض ...269غزل شماره ۵۰۴: تا بر رخ تو نظر فکندم 270غزل شماره ۵۰۵: تا عشق تو را به جان ربودم 271غزل شماره ۵۰۶: تا عشق تو سوخت همچو عودم 272غزل شماره ۵۰۷: سواد خط تو چون نافع نظر دیدم 273غزل شماره ۵۰۸: عشق بالای کفر و دین دیدم 274غزل شماره ۵۰۹: دریغا کانچه جستم آن ندیدم 275غزل شماره ۵۱۰: تا چشم باز کردم نور رخ تو دیدم 276غزل شماره ۵۱۱: آن در که بسته باید تا چند باز ...277غزل شماره ۵۱۲: من با تو هزار کار دارم 278غزل شماره ۵۱۳: ازین کاری که من دارم نه جان دا ...279غزل شماره ۵۱۴: تا عشق تو در میان جان دارم 280غزل شماره ۵۱۵: مسلمانان من آن گبرم که دین را ...281غزل شماره ۵۱۶: جانا مرا چه سوزی چون بال و پر ...282غزل شماره ۵۱۷: دل رفت وز جان خبر ندارم 283غزل شماره ۵۱۸: فریاد کز غم تو فریادرس ندارم 284غزل شماره ۵۱۹: سر مویی سر عالم ندارم 285غزل شماره ۵۲۰: بی تو زمانی سر زمانه ندارم 286غزل شماره ۵۲۱: چه سازم که سوی تو راهی ندارم 287غزل شماره ۵۲۲: اگر عشقت به جای جان ندارم 288غزل شماره ۵۲۳: تا نرگست به دشنه چون شمع کشت ز ...289غزل شماره ۵۲۴: نظری به کار من کن که ز دست رفت ...290غزل شماره ۵۲۵: اگر برشمارم غم بیشمارم 291غزل شماره ۵۲۶: بی تو نیست آرامم کز جهان تو را ...292غزل شماره ۵۲۷: پشتا پشت است با تو کارم 293غزل شماره ۵۲۸: چون من ز همه عالم ترسا بچه‌ای ...294غزل شماره ۵۲۹: ترسا بچه‌ای کشید در کارم 295غزل شماره ۵۳۰: ترک قلندر من دوش درآمد از درم 296غزل شماره ۵۳۱: گنج دزدیده ز جایی پی برم 297غزل شماره ۵۳۲: خبرت هست که خون شد جگرم 298غزل شماره ۵۳۳: گر بوی یک شکن ز سر زلف دلبرم 299غزل شماره ۵۳۴: گر از میان آتش دل دم برآورم 300غزل شماره ۵۳۵: تیر عشقت بر دل و جان می‌خورم 301غزل شماره ۵۳۶: روزی که عتاب یار درگیرم 302غزل شماره ۵۳۷: زیر بار ستمت می‌میرم 303غزل شماره ۵۳۸: کار چو از دست من برفت چه سازم 304غزل شماره ۵۳۹: با این دل بی خبر چه سازم 305غزل شماره ۵۴۰: از بس که چو شمع از غم تو زار ب ...306غزل شماره ۵۴۱: بی لبت از آب حیوان می‌بسم 307غزل شماره ۵۴۲: هرگاه که مست آن لقا باشم 308غزل شماره ۵۴۳: دامن دل از تو در خون می‌کشم 309غزل شماره ۵۴۴: دل و جانم ببرد جان و دلم 310غزل شماره ۵۴۵: ای عشق تو قبلهٔ قبولم 311غزل شماره ۵۴۶: کجایی ساقیا می ده مدامم 312غزل شماره ۵۴۷: خویش را چند ز اندیشه به سر گرد ...313غزل شماره ۵۴۸: ای جان و جهان رویت پیدا نکنی د ...314غزل شماره ۵۴۹: هرگز دل پر خون را خرم نکنی دان ...315غزل شماره ۵۵۰: درد دل را دوا نمی‌دانم 316غزل شماره ۵۵۱: من پای همی ز سر نمی‌دانم 317غزل شماره ۵۵۲: بجز غم خوردن عشقت غمی دیگر نمی ...318غزل شماره ۵۵۳: کجا بودم کجا رفتم کجاام من نمی ...319غزل شماره ۵۵۴: زلف و رخت از شام و سحر باز ندا ...320غزل شماره ۵۵۵: من این دانم که مویی می ندانم 321غزل شماره ۵۵۶: چو خود را پاک دامن می ندانم 322غزل شماره ۵۵۷: از عشق در اندرون جانم 323غزل شماره ۵۵۸: چون نام تو بر زبان برانم 324غزل شماره ۵۵۹: گر در سر عشق رفت جانم 325غزل شماره ۵۶۰: از در جان درآی تا جانم 326غزل شماره ۵۶۱: ز تو گر یک نظر آید به جانم 327غزل شماره ۵۶۲: ازین دریا که غرق اوست جانم 328غزل شماره ۵۶۳: درین نشیمن خاکی بدین صفت که من ...329غزل شماره ۵۶۴: دست می ندهد که بی تو دم زنم 330غزل شماره ۵۶۵: چون ندارم سر یک موی خبر زانچه ...331غزل شماره ۵۶۶: زهره ندارم که سلامت کنم 332غزل شماره ۵۶۷: دل ز عشقت بی خبر شد چون کنم 333غزل شماره ۵۶۸: قصهٔ عشق تو از بر چون کنم 334غزل شماره ۵۶۹: دل ندارم، صبر بی دل چون کنم 335غزل شماره ۵۷۰: رفت وجودم به عدم چون کنم 336غزل شماره ۵۷۱: دل ز دستم رفت و جان هم، بی دل ...337غزل شماره ۵۷۲: آه گر من زعشق آه کنم 338غزل شماره ۵۷۳: بی رخت در جهان نظر چکنم 339غزل شماره ۵۷۴: چاره نیست از توام چه چاره کنم 340غزل شماره ۵۷۵: هر زمان بی خود هوایی می‌کنم 341غزل شماره ۵۷۶: این دل پر درد را چندان که درما ...342غزل شماره ۵۷۷: محلم نیست که خورشید جمالت بینم 343غزل شماره ۵۷۸: چشم از پی آن دارم تا روی تو می ...344غزل شماره ۵۷۹: دردا که ز یک همدم آثار نمی‌بین ...345غزل شماره ۵۸۰: به دریایی در اوفتادم که پایانش ...346غزل شماره ۵۸۱: در درد عشق یک دل بیدار می نبین ...347غزل شماره ۵۸۲: ای برده به زلف کفر و دینم 348غزل شماره ۵۸۳: در ره او بی سر و پا می‌روم 349غزل شماره ۵۸۴: هر شبی وقت سحر در کوی جانان می ...350غزل شماره ۵۸۵: ما هرچه آن ماست ز ره بر گرفته‌ ...351غزل شماره ۵۸۶: ما به عهد حسن تو ترک دل و جان ...352غزل شماره ۵۸۷: باده ناخورده مست آمده‌ایم 353غزل شماره ۵۸۸: ما می از کاس سعادت خورده‌ایم 354غزل شماره ۵۸۹: دست در عشقت ز جان افشانده‌ایم 355غزل شماره ۵۹۰: ما ز عشقت آتشین دل مانده‌ایم 356غزل شماره ۵۹۱: در چه طلسم است که ما مانده‌ایم 357غزل شماره ۵۹۲: ما رند و مقامر و مباحی‌ایم 358غزل شماره ۵۹۳: ما درد فروش هر خراباتیم 359غزل شماره ۵۹۴: گرچه در عشق تو جان درباختیم 360غزل شماره ۵۹۵: هرچه همه عمر همی ساختیم 361غزل شماره ۵۹۶: بس که جان در خاک این در سوختیم 362غزل شماره ۵۹۷: تا به دام عشق او آویختیم 363غزل شماره ۵۹۸: تا به عشق تو قدم برداشتیم 364غزل شماره ۵۹۹: تا با غم عشق آشنا گشتیم 365غزل شماره ۶۰۰: ما ترک مقامات و کرامات گرفتیم 366غزل شماره ۶۰۱: ما بار دگر گوشهٔ خمار گرفتیم 367غزل شماره ۶۰۲: هر آن نقشی که بر صحرا نهادیم 368غزل شماره ۶۰۳: تا ما ره عشق تو سپردیم 369غزل شماره ۶۰۴: تا دردی درد او چشیدیم 370غزل شماره ۶۰۵: ما ز خرابات عشق مست الست آمدیم 371غزل شماره ۶۰۶: چه مقصود ار چه بسیاری دویدیم 372غزل شماره ۶۰۷: دردا که درین بادیه بسیار دویدی ...373غزل شماره ۶۰۸: تا ما سر ننگ و نام داریم 374غزل شماره ۶۰۹: ما ننگ وجود روزگاریم 375غزل شماره ۶۱۰: ما مرد کلیسیا و زناریم 376غزل شماره ۶۱۱: چون زلف تاب دهد آن ترک لشکریم 377غزل شماره ۶۱۲: ما در غمت به شادی جان باز ننگر ...378غزل شماره ۶۱۳: من نمیرم زانکه بی جان می‌زیم 379غزل شماره ۶۱۴: ای صدف لعل تو حقهٔ در یتیم 380غزل شماره ۶۱۵: بر هرچه که دل نهاده باشیم 381غزل شماره ۶۱۶: بیا تا رند هر جایی بباشیم 382غزل شماره ۶۱۷: ساقیا خیز که تا رخت به خمار کش ...383غزل شماره ۶۱۸: اکنون که نشانهٔ ملامیم 384غزل شماره ۶۱۹: بیار آن جام می تا جان فشانیم 385غزل شماره ۶۲۰: ما گبر قدیم نامسلمانیم 386غزل شماره ۶۲۱: گاه لاف از آشنایی می‌زنیم 387غزل شماره ۶۲۲: وقت آن آمد که ما آن ماه را مهم ...388غزل شماره ۶۲۳: ما ره ز قبله سوی خرابات می‌کنی ...389غزل شماره ۶۲۴: ما چو بی‌ماییم از ما ایمنیم 390غزل شماره ۶۲۵: گر مردی خویشتن ببینیم 391غزل شماره ۶۲۶: ای جان ز جهان کجات جویم 392غزل شماره ۶۲۷: نشستی در دل من چونت جویم 393غزل شماره ۶۲۸: در عشق همی بلا همی جویم 394غزل شماره ۶۲۹: چون قصهٔ زلف تو دراز است چگویم 395غزل شماره ۶۳۰: چون نیاید سر عشقت در بیان 396غزل شماره ۶۳۱: ای روی تو شمع بت‌پرستان 397غزل شماره ۶۳۲: ای گرفته حسن تو هر دو جهان 398غزل شماره ۶۳۳: ای نهان از دیده و در دل عیان 399غزل شماره ۶۳۴: قصد کرد از سرکشی یارم به جان 400غزل شماره ۶۳۵: ای روی تو شمع تاج داران 401غزل شماره ۶۳۶: ای جگرگوشهٔ جگرخواران 402غزل شماره ۶۳۷: ای به روی تو عالمی نگران 403غزل شماره ۶۳۸: ای روی تو شمع پاکبازان 404غزل شماره ۶۳۹: ای یاد تو کار کاردانان 405غزل شماره ۶۴۰: نیست آسان عشق جانان باختن 406غزل شماره ۶۴۱: نیست ره عشق را برگ و نوا ساختن 407غزل شماره ۶۴۲: کافری است از عشق دل برداشتن 408غزل شماره ۶۴۳: بندگی چیست به فرمان رفتن 409غزل شماره ۶۴۴: عاشقی چیست ترک جان گفتن 410غزل شماره ۶۴۵: کفر است ز بی نشان نشان دادن 411غزل شماره ۶۴۶: با تو سری در میان خواهد بدن 412غزل شماره ۶۴۷: دل ز عشق تو خون توان کردن 413غزل شماره ۶۴۸: عشق را بی‌خویشتن باید شدن 414غزل شماره ۶۴۹: عشق چیست از خویش بیرون آمدن 415غزل شماره ۶۵۰: کاری است قوی ز خود بریدن 416غزل شماره ۶۵۱: آتشی در جملهٔ آفاق زن 417غزل شماره ۶۵۲: خال مشکین بر آفتاب مزن 418غزل شماره ۶۵۳: گر سر این کار داری کار کن 419غزل شماره ۶۵۴: گر مرد نام و ننگی از کوی ما گذ ...420غزل شماره ۶۵۵: خیز و از می آتشی در ما فکن 421غزل شماره ۶۵۶: ای پسر این رخ به آفتاب درافکن 422غزل شماره ۶۵۷: چو دریا شور در جانم میفکن 423غزل شماره ۶۵۸: زلف به انگشت پریشان مکن 424غزل شماره ۶۵۹: بیم است که صد آه برآرم ز جگر م ...425غزل شماره ۶۶۰: باز آمده‌ای از آن جهانم من 426غزل شماره ۶۶۱: ترسا بچه‌ای ناگه چون دید عیان ...427غزل شماره ۶۶۲: لعل تو داغی نهاد بر دل بریان م ...428غزل شماره ۶۶۳: در رهت حیران شدم ای جان من 429غزل شماره ۶۶۴: عشق تو در جان من ای جان من 430غزل شماره ۶۶۵: چند باشم در انتظار تو من 431غزل شماره ۶۶۶: در دل دارم جهانی بی‌تو من 432غزل شماره ۶۶۷: گر با تو بگویم غم افزون شدهٔ م ...433غزل شماره ۶۶۸: ای دل و جان زندگانی من 434غزل شماره ۶۶۹: میل درکش روی آن دلبر ببین 435غزل شماره ۶۷۰: بار دیگر روی زیبایی ببین 436غزل شماره ۶۷۱: ای روی تو آفتاب کونین 437غزل شماره ۶۷۲: هر که جان درباخت بر دیدار او 438غزل شماره ۶۷۳: ای چو گویی گشته در میدان او 439غزل شماره ۶۷۴: ای صبا گر بگذری بر زلف مشک افش ...440غزل شماره ۶۷۵: ای صبا برگرد امشب گرد سر تاپای ...441غزل شماره ۶۷۶: ای سراسیمه مه از رخسار تو 442غزل شماره ۶۷۷: ماییم دل بریده ز پیوند و ناز ت ...443غزل شماره ۶۷۸: تا دل ز دست بیفتاد از تو 444غزل شماره ۶۷۹: ای مرا زندگی جان از تو 445غزل شماره ۶۸۰: هر زمان شوری دگر دارم ز تو 446غزل شماره ۶۸۱: ای خرد را زندگی جان ز تو 447غزل شماره ۶۸۲: می‌روم بر خاک دل پر خون ز تو 448غزل شماره ۶۸۳: برخاست شوری در جهان از زلف شور ...449غزل شماره ۶۸۴: ای جلوه‌گر عالم، طاوس جمال تو 450غزل شماره ۶۸۵: ای دل و جان کاملان، گم شده در ...451غزل شماره ۶۸۶: ای غذای جان مستم نام تو 452غزل شماره ۶۸۷: ای جگر گوشهٔ جانم غم تو 453غزل شماره ۶۸۸: ای غنچه غلام خندهٔ تو 454غزل شماره ۶۸۹: آنچه با من می‌کند سودای تو 455غزل شماره ۶۹۰: ای دلم مستغرق سودای تو 456غزل شماره ۶۹۱: ای دل مبتلای من شیفتهٔ هوای تو 457غزل شماره ۶۹۲: چون نیست کسی مرا به جای تو 458غزل شماره ۶۹۳: ای سیه گر سپید کاری تو 459غزل شماره ۶۹۴: گر چنین سنگدل بمانی تو 460غزل شماره ۶۹۵: دلا چون کس نخواهد ماند دایم هم ...461غزل شماره ۶۹۶: ای جهانی پشت گرم از روی تو 462غزل شماره ۶۹۷: ای خم چرخ از خم ابروی تو 463غزل شماره ۶۹۸: ای دو عالم پرتوی از روی تو 464غزل شماره ۶۹۹: ای دو عالم یک فروغ از روی تو 465غزل شماره ۷۰۰: جانا بسوخت جان من از آرزوی تو 466غزل شماره ۷۰۱: ذره‌ای نادیده گنج روی تو 467غزل شماره ۷۰۲: ای مرقع پوش در خمار شو 468غزل شماره ۷۰۳: ای دل به میان جان فرو شو 469غزل شماره ۷۰۴: در کنج اعتکاف دلی بردبار کو 470غزل شماره ۷۰۵: دوش درآمد ز درم صبحگاه 471غزل شماره ۷۰۶: شب را ز تیغ صبحدم خون است عمدا ...472غزل شماره ۷۰۷: صد قلزم سیماب بین بر طارم زر ر ...473غزل شماره ۷۰۸: ای آتش سودای تو دود از جهان ان ...474غزل شماره ۷۰۹: ای چشم بد را برقعی بر روی ماه ...475غزل شماره ۷۱۰: ای لبت حقهٔ گهر بسته 476غزل شماره ۷۱۱: ای ذره‌ای از نور تو بر عرش اعظ ...477غزل شماره ۷۱۲: ای روی همچو ماهت یک پرده بر گر ...478غزل شماره ۷۱۳: ای دل اندر عشق، دل در یار ده 479غزل شماره ۷۱۴: ساقیا گر پخته‌ای می خام ده 480غزل شماره ۷۱۵: سر پا برهنگانیم اندر جهان فتاد ...481غزل شماره ۷۱۶: دوش آمد زلف تاب داده 482غزل شماره ۷۱۷: جانا منم ز مستی سر در جهان نها ...483غزل شماره ۷۱۸: ای اشتیاق رویت از چشم خواب برد ...484غزل شماره ۷۱۹: ترسا بچه‌ای دیدم زنار کمر کرده 485غزل شماره ۷۲۰: ای یک کرشمهٔ تو صد خون حلال کر ...486غزل شماره ۷۲۱: ای ز سودای تو دل شیدا شده 487غزل شماره ۷۲۲: ای هر دهان ز یاد لبت پر عسل شد ...488غزل شماره ۷۲۳: ای درس عشقت هر شبم تا روز تکرا ...489غزل شماره ۷۲۴: ای ز صفات لبت عقل به جان آمده 490غزل شماره ۷۲۵: ای ز شراب غفلت مست و خراب ماند ...491غزل شماره ۷۲۶: در راه تو مردانند از خویش نهان ...492غزل شماره ۷۲۷: ای جهانی خلق حیران مانده 493غزل شماره ۷۲۸: ای پای دل ز عشق تو در گل بماند ...494غزل شماره ۷۲۹: منم از عشق سرگردان بمانده 495غزل شماره ۷۳۰: ای زلف تو دام ماه افکنده 496غزل شماره ۷۳۱: ای روی تو زهر سو رویی دگر نمود ...497غزل شماره ۷۳۲: ای جان ما شرابی از جام تو کشید ...498غزل شماره ۷۳۳: ای گرد قمر خطی کشیده 499غزل شماره ۷۳۴: چون کشته شدم هزار باره 500غزل شماره ۷۳۵: جهان جمله تویی تو در جهان نه 501غزل شماره ۷۳۶: ای شکر با لب تو شیرین نه 502غزل شماره ۷۳۷: ای راه تو بحر بی کرانه 503غزل شماره ۷۳۸: من کیم اندر جهان سرگشته‌ای 504غزل شماره ۷۳۹: دوش وقت صبح چون دل داده‌ای 505غزل شماره ۷۴۰: ماه را در مشک پنهان کرده‌ای 506غزل شماره ۷۴۱: مورچهٔ قیرفام بر قمر آورده‌ای 507غزل شماره ۷۴۲: ای که ز سودای عشق بی سر و پا م ...508غزل شماره ۷۴۳: بوی زلفت در جهان افکنده‌ای 509غزل شماره ۷۴۴: بحری است عشق و عقل ازو برکناره ...510غزل شماره ۷۴۵: گر کسی یابد درین کو خانه‌ای 511غزل شماره ۷۴۶: شعله زد شمع جمال او ز دولتخانه ...512غزل شماره ۷۴۷: آن را که نیست در دل ازین سر سک ...513غزل شماره ۷۴۸: ای صد هزار عاشقت از فرق تا به ...514غزل شماره ۷۴۹: ای از شکنج زلفت هرجا که انقلاب ...515غزل شماره ۷۵۰: درآمد از در دل چون خرابی 516غزل شماره ۷۵۱: گر تو نسیمی ز زلف یار نیابی 517غزل شماره ۷۵۲: از من بی خبر چه می‌طلبی 518غزل شماره ۷۵۳: جانا دلم ببردی و جانم بسوختی 519غزل شماره ۷۵۴: عشق را گر سری پدیدستی 520غزل شماره ۷۵۵: اگر از نسیم زلفت اثری به جان ف ...521غزل شماره ۷۵۶: جانا دلم ببردی در قعر جان نشست ...522غزل شماره ۷۵۷: ای همه راحت روان، سرو روان کیس ...523غزل شماره ۷۵۸: ای آفتاب از ورق رویت آیتی 524غزل شماره ۷۵۹: گر مرد راه عشقی ره پیش بر به م ...525غزل شماره ۷۶۰: درج یاقوت درفشان کردی 526غزل شماره ۷۶۱: تا تو ز هستی خود زیر و زبر نگر ...527غزل شماره ۷۶۲: خطی از غالیه بر غالیه‌دان آورد ...528غزل شماره ۷۶۳: با خط سرسبز بیرون آمدی 529غزل شماره ۷۶۴: ای لبت ختم کرده دلبندی 530غزل شماره ۷۶۵: ای که با عاشقان نه پیوندی 531غزل شماره ۷۶۶: گر مرد این حدیثی زنار کفر بندی 532غزل شماره ۷۶۷: ای کاش درد عشقت درمان‌پذیر بود ...533غزل شماره ۷۶۸: گر یار چنین سرکش و عیار نبودی 534غزل شماره ۷۶۹: گر از همه عاشقان وفا دیدی 535غزل شماره ۷۷۰: ای آنکه هیچ جایی آرام جان ندید ...536غزل شماره ۷۷۱: الصلا ای دل اگر در عشق او اقرا ...537غزل شماره ۷۷۲: جانا دهنی چو پسته داری 538غزل شماره ۷۷۳: هم تن مویم از آن میان که نداری 539غزل شماره ۷۷۴: تورا گر نیست با من هیچ کاری 540غزل شماره ۷۷۵: تو را تا سر بود برجا کجا داری ...541غزل شماره ۷۷۶: پروانه شبی ز بی قراری 542غزل شماره ۷۷۷: ای بوس تو اصل هر شماری 543غزل شماره ۷۷۸: درآمد دوش دلدارم به یاری 544غزل شماره ۷۷۹: ترسا بچه‌ای شنگی زین نادره دلد ...545غزل شماره ۷۸۰: دوش سرمست به وقت سحری 546غزل شماره ۷۸۱: گاهیم به لطف می نوازی 547غزل شماره ۷۸۲: چه عجب کسی تو جانا که ندانمت چ ...548غزل شماره ۷۸۳: گر مرد این حدیثی زین باده مست ...549غزل شماره ۷۸۴: تا تو خود را خوارتر از جملهٔ ع ...550غزل شماره ۷۸۵: هر دمم مست به بازار کشی 551غزل شماره ۷۸۶: چون خط شبرنگ بر گلگون کشی 552غزل شماره ۷۸۷: هر دمم در امتحان چندی کشی 553غزل شماره ۷۸۸: گرد مه خط معنبر می کشی 554غزل شماره ۷۸۹: در ده می عشق یک دم ای ساقی 555غزل شماره ۷۹۰: جانا ز فراق تو این محنت جان تا ...556غزل شماره ۷۹۱: گر یک شکر از لعلت در کار کنی ح ...557غزل شماره ۷۹۲: ماییم ز عالم معالی 558غزل شماره ۷۹۳: دی ز دیر آمد برون سنگین دلی 559غزل شماره ۷۹۴: دست نمی‌دهد مرا بی تو نفس زدن ...560غزل شماره ۷۹۵: گر من اندر عشق مرد کارمی 561غزل شماره ۷۹۶: ای جان جان جانم تو جان جان جان ...562غزل شماره ۷۹۷: هزاران جان سزد در هر زمانی 563غزل شماره ۷۹۸: زلف را تاب داد چندانی 564غزل شماره ۷۹۹: ای در میان جانم وز جان من نهان ...565غزل شماره ۸۰۰: ای روی تو فتنهٔ جهانی 566غزل شماره ۸۰۱: ای هرشکنی از سر زلف تو جهانی 567غزل شماره ۸۰۲: ای یک کرشمه تو غارتگر جهانی 568غزل شماره ۸۰۳: ای حسن تو آب زندگانی 569غزل شماره ۸۰۴: دردی است درین دلم نهانی 570غزل شماره ۸۰۵: ترسا بچهٔ لولی همچون بت روحانی 571غزل شماره ۸۰۶: ای ساقی از آن قدح که دانی 572غزل شماره ۸۰۷: به هر کویی مرا تا کی دوانی 573غزل شماره ۸۰۸: خاک کوی توام تو می‌دانی 574غزل شماره ۸۰۹: کجایی ای دل و جانم مگر که در د ...575غزل شماره ۸۱۰: ز سگان کویت ای جان که دهد مرا ...576غزل شماره ۸۱۱: ای هجر تو وصل جاودانی 577غزل شماره ۸۱۲: بس نادره جهانی ای جان و زندگان ...578غزل شماره ۸۱۳: چارهٔ کار من آن زمان که توانی 579غزل شماره ۸۱۴: ترسا بچه‌ای به دلستانی 580غزل شماره ۸۱۵: گفتم بخرم غمت به جانی 581غزل شماره ۸۱۶: ای گشته نهان از همه از بس که ع ...582غزل شماره ۸۱۷: خال مشکین بر گلستان می زنی 583غزل شماره ۸۱۸: هر زمان لاف وفایی می زنی 584غزل شماره ۸۱۹: خواجه تا چند حساب زر و دینار ک ...585غزل شماره ۸۲۰: گر نقاب از جمال باز کنی 586غزل شماره ۸۲۱: ای دل اندر عشق غوغا چون کنی 587غزل شماره ۸۲۲: گه به دندان در عدن شکنی 588غزل شماره ۸۲۳: هر نفسی شور عشق در دو جهان افک ...589غزل شماره ۸۲۴: هر شبم سرمست در کوی افکنی 590غزل شماره ۸۲۵: در همه شهر خبر شد که تو معشوق ...591غزل شماره ۸۲۶: به سر زلف دلربای منی 592غزل شماره ۸۲۷: نگر تا ای دل بیچاره چونی 593غزل شماره ۸۲۸: تا در سر زلف تاب بینی 594غزل شماره ۸۲۹: به وادییی که درو گوی راه سر بی ...595غزل شماره ۸۳۰: هر روز ز دلتنگی جایی دگرم بینی 596غزل شماره ۸۳۱: چون لبت به پسته اندر صفت گهر ن ...597غزل شماره ۸۳۲: هرچه هست اوست و هرچه اوست توی 598غزل شماره ۸۳۳: ای لب گلگونت جام خسروی 599غزل شماره ۸۳۴: گر تو خلوتخانهٔ توحید را محرم ...600غزل شماره ۸۳۵: سرمست درآمد از سر کوی 601غزل شماره ۸۳۶: نگاری مست لایعقل چو ماهی 602غزل شماره ۸۳۷: جان به لب آورده‌ام تا از لبم ج ...603غزل شماره ۸۳۸: آفتاب رویت ای سرو سهی 604غزل شماره ۸۳۹: زلف تیره بر رخ روشن نهی 605غزل شماره ۸۴۰: گه به کرشمه دلم ز بر بربایی 606غزل شماره ۸۴۱: ای راه تو را دراز نایی 607غزل شماره ۸۴۲: منم و گوشه‌ای و سودایی 608غزل شماره ۸۴۳: ز عشقت سوختم ای جان کجایی 609غزل شماره ۸۴۴: از غمت روز و شب به تنهایی 610غزل شماره ۸۴۵: دوش از سر بیهوشی و ز غایت خودر ...611غزل شماره ۸۴۶: سر برهنه کرده‌ام به سودایی 612غزل شماره ۸۴۷: ترسا بچه‌ای دیشب در غایت ترسای ...613غزل شماره ۸۴۸: دلا در راه حق گیر آشنایی 614غزل شماره ۸۴۹: ترسا بچه‌ایم افکند از زهد به ت ...615غزل شماره ۸۵۰: رخ تو چگونه ببینم که تو در نظر ...616غزل شماره ۸۵۱: چون روی بود بدان نکویی 617غزل شماره ۸۵۲: ای آفتاب رویت از غایت نکویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ