به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
آتش عشق آب کارم برد
هوس روی او قرارم برد
روزگاری به بوی او بودم
روی ننمود و روزگارم برد
عشق تا در میان کشید مرا
از بد و نیک برکنارم برد
مست بودم که عشق کیسه شکاف
نیمشب نقد اختیارم برد
دردییی بر کفم نهاد به زور
سوی بازار دردخوارم برد
چون دلم مست شد ز دردی او
همچنان مست زیر دارم برد
من ز من دور مانده در پی دل
بار دیگر به کوی یارم برد
نعره برداشتم به بوی وصال
آتش غیرت آب کارم برد
چون بماندم به هجر روزی چند
باز در بند انتظارم برد
چون ز هستی مرا خمار گرفت
نیستی آمد و خمارم برد
چون شدم نیست پیش آن خورشید
همچو عطار ذرهوارم برد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.