کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اگر درمان کنم امکان ندارد

    که درد عشق تو درمان ندارد

    ز بحر عشق تو موجی نخیزد

    که در هر قطره صد طوفان ندارد

    غمت را پاک‌بازی می‌بباید

    که صد جان بخشد و یک جان ندارد

    به حسن رای خویش اندیشه کردم

    به حسن روی تو امکان ندارد

    فروگیرد جهان خورشید رویت

    اگر زلف تواش پنهان ندارد

    فلک گر صوفییی پیروزه‌پوش است

    ولی این هست او را کان ندارد

    اگرچه در جهان خورشید رویش

    به زیبایی خود تاوان ندارد

    چو نتواند که چون روی تو باشد

    بگو تا خویش سرگردان ندارد

    چو طوطی خط تو بر دهانت

    کسی بر نقطه صد برهان ندارد

    سر زلف تو چون گیرم که بی تو

    غمم چون زلف تو پایان ندارد

    لبت خونم چرا ریزد به دندان

    اگر بر من به خون دندان ندارد

    فرید امروز خوش خوان‌تر ز خطت

    خطی سرسبز در دیوان ندارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha