کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوش جان دزدیده از دل راه جانان برگرفت

    دل خبر یافت و به تک خاست و دل از جان برگرفت

    جان چو شد نزدیک جانان دید دل را نزد او

    غصه‌ها کردش ز پشت دست دندان برگرفت

    ناگهی بادی برآمد مشکبار از پیش و پس

    برقع صورت ز پیش روی جانان برگرفت

    جان ز خود فانی شد و دل در عدم معدوم گشت

    عقل حیلت‌گر به کلی دست ازیشان برگرفت

    بی نشان شد جان کدامین جان که گنجی داشت او

    گاه پیدایش نهاد و گاه پنهان برگرفت

    فرخ آن اقبال باری کاندرین دریای ژرف

    ترک جان گفت و سر این نفس حیوان برگرفت

    شکر یزدان را که گنج دین درین کنج خراب

    بی غم و رنجی دل عطار آسان برگرفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha