کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بودی که ز خود نبود گردد

    شایستهٔ وصل زود گردد

    چوبی که فنا نگردد از خود

    ممکن نبود که عود گردد

    این کار شگرف در طریقت

    بر بود تو و نبود گردد

    هرگه که وجود تو عدم گشت

    حالی عدمت وجود گردد

    ای عاشق خویش وقت نامد

    کابلیس تو در سجود گردد

    دل در ره نفس باختی پاک

    تا نفس تو جفت سود گردد

    دل نفس شد و شگفتت آید

    گر یک علوی جهود گردد

    هر دم که به نفس می برآری

    در دیدهٔ دل چو دود گردد

    بی شک دل تو از آن چنان دود

    کوری شود و کبود گردد

    عطار بگفت آنچه دانست

    باقی همه بر شنود گردد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha