کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرا با عشق تو جان درنگنجد

    چه از جان به بود آن درنگنجد

    نه کفرم ماند در عشقت نه ایمان

    که اینجا کفر و ایمان درنگنجد

    چنان عشق تو در دل معتکف شد

    که گر مویی شود جان درنگنجد

    چه می‌گویم که طوفانی است عشقت

    به چشم مور طوفان درنگنجد

    اگر یک ذره عشقت رخ نماید

    به صحن صد بیابان درنگنجد

    اگر یوسف برون آید ز پرده

    به قعر چاه و زندان درنگنجد

    چون دردت هست منوازم به درمان

    که با درد تو درمان درنگنجد

    دلا آنجا که جانان است ره نیست

    که آنجا غیر جانان درنگنجد

    تو چون ذره شو آنجا زانکه آنجا

    به جز خورشید رخشان درنگنجد

    اگر فانی نگردد جان عطار

    در آن خلوتگه آسان درنگنجد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha