کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر دیده که بر تو یک نظر داشت

    از عمر تمام بهره برداشت

    سرمایهٔ عمر دیدن توست

    وان دید تو را که یک نظر داشت

    کور است کسی که هر زمانی

    در دید تو دیدهٔ دگر داشت

    جاوید ز خویش بی‌خبر شد

    هر دل که ز عشق تو خبر داشت

    مرغی بپرید در هوایت

    کز شوق تو صد هزار پر داشت

    در شوق رخ تو بیشتر سوخت

    هر کو به تو قرب بیشتر داشت

    دل بی رخ تو دمی سر کس

    سوگند به جان تو اگر داشت

    در عشق رخ تو یک سر موی

    ننهاد قدم کسی که سر داشت

    بس مرده که زنده کرد در حال

    بادی که به کوی تو گذر داشت

    با چشم تو کارگر نیامد

    هر حیله که چرخ پاک برداشت

    خوارم کردی چنان که عشقت

    بر خاک درم چو خاک در داشت

    خوار از چه سبب کنی کسی را

    کز جان خودت عزیزتر داشت

    با بوالعجبی غمزهٔ تو

    نه دل قیمت نه جان خطر داشت

    در پیش لبت ز شرم بگداخت

    هر شیرینی که آن شکر داشت

    در جنب لب تو آب حیوان

    هر شیوه که داشت مختصر داشت

    در نقرهٔ عارضت فروشد

    هر نازکییی که آب زر داشت

    بر گرد میان تو کمر گشت

    آن حرف که در میان کمر داشت

    شکل دهن تو طرفه برخاست

    زان نقطهٔ طرفه بر زبر داشت

    چون روی تو زیر پردهٔ زلف

    چه صد که هزار پرده در داشت

    در هر بن موی بی رخ تو

    عطار هزار نوحه‌گر داشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha