کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آیینهٔ تو سیاه رویی است

    او را چه خبر که ماه‌روی است

    آن آینه می‌زدای پیوست

    کورا گه پشت و گاه روی است

    آن پشت ز عشق روی گردان

    گر کرده تو را به راه روی است

    کز عشق چو آفتاب گردد

    هر ذره اگر سیاه‌روی است

    نه چرخ کلاه فرق عشق است

    پس در خور آن کلاه‌روی است

    تا این رویش نگردد آن روی

    او را همه در گناه روی است

    هر ذره که هست در دو عالم

    او را سوی پیشگاه روی است

    نتواند یافت هرگز این روی

    آن را که به عز و جاه روی است

    هرگز نرسد به ذروهٔ عرش

    آن را که به قعر چاه روی است

    روی از همه شیوه بست باید

    آن را که به پادشاه روی است

    زین شوق فرید را همه عمر

    آورده به بارگاه روی است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha