کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از تو کارم همچو زر بایست نیست

    وز وصال تو خبر بایست نیست

    تا کی آخر از فراقت کار من

    با وصالت به بتر بایست نیست

    تا بگریم در فراقت زار زار

    عالمی خون جگر بایست نیست

    چون بدادم دل به تو بر یک نظر

    در منت به زین نظر بایست نیست

    چون شکر داری بسی با عاشقان

    یک سخن همچون شکر بایست نیست

    من ز سر تا پای فقر و فاقه‌ام

    من تو را خود هیچ در بایست نیست

    چون درآیی از درم بهر نثار

    عالمی پر گنج زر بایست نیست

    چون بدیدم دلشده عطار را

    بر کف پای تو سر بایست نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha