کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در دلم تا برق عشق او بجست

    رونق بازار زهد من شکست

    چون مرا می‌دید دل برخاسته

    دل ز من بربود و درجانم نشست

    خنجر خون‌ریز او خونم بریخت

    ناوک سر تیز او جانم بخست

    آتش عشقش ز غیرت بر دلم

    تاختن آورد همچون شیر مست

    بانگ بر من زد که ای ناحق شناس

    دل به ما ده چند باشی بت‌پرست

    گر سر هستی ما داری تمام

    در ره ما نیست گردان هرچه هست

    هر که او در هستی ما نیست شد

    دایم از ننگ وجود خویش رست

    می‌ندانی کز چه ماندی در حجاب

    پردهٔ هستی تو ره بر تو بست

    مرغ دل چون واقف اسرار گشت

    می‌طپید از شوق چون ماهی بشست

    بر امید این گهر در بحر عشق

    غرقه شد وان گوهرش نامد به دست

    آخر این نومیدی ای عطار چیست

    تو نه ای مردانه همتای تو هست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha