به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
شمع رویت ختم زیبایی بس است
عالمی پروانه سودایی بس است
چشم بر روی تو دارم از جهان
گر سوی من چشم بگشایی بس است
گرچه رویت کس سر مویی ندید
گر سر موییم بنمایی بس است
من نمیدارم ز تو درمان طمع
درد بر دردم گر افزایی بس است
تا قیامت ذرهای اندوه تو
مونس جانم به تنهایی بس است
گر توانایی ندارم در رهت
زاد راهم ناتوانایی بس است
گر ز عشقت عافیت میپرسدم
عافیت چکنم که رسوایی بس است
دوش عشقش تاختن آورد و گفت
از توام ای رند هرجایی بس است
در قلندر چند قرائی کنی
نقد جان در باز قرائی بس است
هست زنار نفاقت چار کرد
گر مسلمانی ز ترسایی بس است
ختم کن اسرار گفتن ای فرید
چون بسی گفتی ز گویایی بس است
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.