کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    وشاقی اعجمی با دشنه در دست

    به خون آلوده دست و زلف چون شست

    کمر بسته کله کژ برنهاده

    گره بر ابرو و پر خشم و سرمست

    درآمد در میان خرقه‌پوشان

    به کس در ننگرست از پای ننشست

    بزد یک دشته بر دل پیر ما را

    دلش بگشاد و زناریش بربست

    چو کرد این کار ناپیدا شد از چشم

    چون آتش پاره‌ای آن پیر در جست

    درآشامید دریاهای اسرار

    ز جام نیستی در صورت هست

    خودی او به کلی زو فرو ریخت

    ز ننگ خویشتن بینی برون رست

    جهان گم بد درو اما هنوز او

    بدان مطلوب خود عور و تهی دست

    چو مرغ همتش زان دانه بد دور

    قفس از بس که پر زد خرد بشکست

    ببرید و نشان و نام از او رفت

    ندانم تا کجا شد در که پیوست

    ازین دریا که کس با سر نیامد

    اگر خونین شود جان جای آن هست

    دلی پر خون درین هیبت بماندست

    فلک پشتی دو تا در سوک بنشست

    دریغا جان پر اسرار عطار

    که شد در پای این سرگشتگی پست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha