کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رفت دوشم نفسی دیدهٔ گریان در خواب

    دیدم آن نرگس پرفتنهٔ فتان در خواب

    خیمه برصحن چمن زن که کنون در بستان

    نتوان رفت ز بوی گل و ریحان در خواب

    بود آیا که شود بخت من خسته بلند

    کایدم قامت آن سرو خرامان درخواب

    ای خوشا با تو صبوحی و ز جام سحری

    پاسبان بیخبر افتاده و دربان در خواب

    فتنه برخاسته و باده پرستان در شور

    شمع بنشسته و چشم خوش مستان درخواب

    آیدم زلف تو درخواب و پریشانم ازین

    که بود شور و بلا دیدن ثعبان درخواب

    صبر ایوب بباید که شبی دست دهد

    که رود چشمم از اندیشهٔ کرمان در خواب

    بلبل دلشده چون در کف صیاد افتاد

    باز بیند چمن و طرف گلستان درخواب

    دوش خواجو چو حریفان همه در خواب شدند

    نشد از زمزمهٔ مرغ سحرخوان در خواب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha