کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر تو شیرین شکر لب بشکر خنده در آئی

    بشکر خندهٔ شیرین دل خلقی بربائی

    آن نه مرجان خموشست که جانیست مصور

    وان نه سرچشمه نوشست که سریست خدائی

    وصف بالای بلندت بسخن راست نیاید

    با تو چون راست توان گفت ببالا که بلائی

    سرو را کار ببندد چو میان تنگ ببندی

    روح را دل بگشاید چو تو برقع بگشائی

    همه گویند که آن ترک ختائی بچه زانروی

    نکند ترک خطا با تو که ترکست و ختائی

    چون درآئی نتوانم که مراد از تو بجویم

    که من از خود بروم چون تو پری چهره در آئی

    تو جدائی که جدائی طلبی هر نفس از ما

    گر چه هر جا که توئی در دل پرحسرت مائی

    من بغوغای رقیبان ز درت باز نگردم

    که گدا گر بکشندش نکند ترک گدائی

    وحشی از قید تو نگریزد و خواجو ز کمندت

    که گرفتار بتانرا نبود روی رهائی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha