کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوشم وطن به جز در دیر مغان نبود

    قوت روان من ز شراب مغانه بود

    بود از خروش مرغ صراحی سماع من

    وز سوز سینه هر نفسم جز فغان نبود

    دل را که بود بی خبر از جام سرمدی

    جز لعل جانفزای بتان کام جان نبود

    طاوس جلوه ساز گلستان عشق را

    بیرون ز صحن روضهٔ قدس آشیان نبود

    کس در جهان نبود مگر یار من ولیک

    گرد جهان بگشتم و او در جهان نبود

    بر هر طرف ز عارض آن ماه دلستان

    دیدم گلی شکفته که در گلستان نبود

    همچون کمر بگرد میانش درآمدم

    او را میان ندیدم و او درمیان نبود

    جز خون دل که آب رخم را بباد داد

    در جویبار چشم من آب روان نبود

    گفتم کرانه بگیرم از آشوب عشق او

    وین بحر را چو نیک بدیدم کران نبود

    کون ومکان بگشتم و در ملک هر دو کون

    او را مکان ندیدم و بی او مکان نبود

    خواجو گهی بنور یقین راه باز یافت

    کز خویشتن برون شد و اینم گمان نبود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha