به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
نیست بی روی تو میل گل و برگ سمنم
تا شدم بندهات آزاد ز سرو چمنم
منکه در صبح ازل نوبت مهرت زدهام
تا ابد دم ز وفای تو زنم گر نزنم
جان من جرعهٔ عشق تو نریزد بر خاک
مگر آنروز که در خاک بریزد بدنم
گر مرا با تو بزندان ابد حبس کنند
طرهات گیرم و زنجیر به هم درشکنم
بار سر چند کشم بی سر زلفت بردوش
وقت آنست که در پای عزیزت فکنم
چون سر از خوابگه خاک برآرم در حشر
بچکد خون جگر گر بفشاری کفنم
آخر ای قبله صاحبنظران رخ بنمای
تا رخ از قبله بگردانم و سوی تو کنم
بر تنم یک سر مو نیست که در بند تو نیست
گر چه کس باز نداند سر موئی ز تنم
پیرهن پاره کنم تا تو ببینی از مهر
تن چون تار قصب تافته در پیرهنم
بسکه میگریم و بر خویشتنم رحمت نیست
گریه میآید ازین واسطه بر خویشتنم
چون کنم وصف شکر خندهٔ شور انگیزت
از حلاوت برود آب نبات از سخنم
چون حدیث از لب میگون تو گوید خواجو
همچو ساغر شود از باده لبالب دهنم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.