کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به گدائی به سر کوی شما آمده‌ایم

    دردمندیم و بامید دوا آمده‌ایم

    نظر مهر ز ما باز مگیرید چو صبح

    که درین ره ز سر صدق و صفا آمده‌ایم

    دیگران گر ز برای زر و سیم آمده‌اند

    ما برین در بتمنای شما آمده‌ایم

    گر برانید چو بلبل ز گلستان ما را

    از چه نالیم چو بی برگ و نوا آمده‌ایم

    آفتابیم که از آتش دل در تابیم

    یا هلالیم که انگشت نما آمده‌ایم

    به قفا بر نتوان گشتن از آن جان جهان

    کز عدم پی بپی او را ز قفا آمده‌ایم

    گر چو مشک ختنی از خط حکمش یک موی

    سر بتابیم ز مادر بخطا آمده‌ایم

    نفس را بر سر میدان ریاضت کشتیم

    چون درین معرکه از بهر غزا آمده‌ایم

    غرض آنستکه در کیش تو قربان گردیم

    ورنه در پیش خدنگ تو چرا آمده‌ایم

    دل سودازده در خاک رهت می‌جوئیم

    همچو گیسوی تو زانروی دوتا آمده‌ایم

    ایکه خواجو بهوای تو درین خاک افتاد

    نظری کن که نه از باد هوا آمده‌ایم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha