به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
از عمر چو این یک دو نفس بیش نداریم
بنشین نفسی تا نفسی با تو برآریم
چون دل بسر زلف سیاه تو سپردیم
باز آی که تا پیش رخت جان بسپاریم
جز غم بجهان هیچ نداریم ولیکن
گر هیچ نداریم غم هیچ نداریم
ز آنروی که از روی نگارین تو دوریم
رخسار زر اندوده به خونابه نگاریم
دیوانه آن غمزهٔ عاشق کش مستیم
آشفتهٔ آن سلسلهٔ غالیه باریم
با طلعت زیبای تو در باغ بهشتیم
با بوی خوشت همنفس باد بهاریم
از باده نوشین لبت مست و خرابیم
وز نرگس مخمور تو در عین خماریم
هم در تو اگر زانکه ز دست تو گریزیم
هم با تو اگر زانکه پیام تو گزاریم
چون فاش شد این لحظه ز ما سر انا الحق
فتوی بده ای خواجه که مستوجب داریم
آنرا غم دارست که دور از رخ یارست
ما را چه غم از دار که رخ در رخ یاریم
دی لعل روان بخش تو میگفت که خواجو
خوش باش که ما رنج تو ضایع نگذاریم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.