کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زهی جمال تو خورشید مشرق دیده

    بتنگی دهنت هیچ دیدهٔ نادیده

    سواد خط تو دیباچه صحیفهٔ دل

    هلال ابروی تو طاق منظر دیده

    مه جبین تو برآفتاب طعنه زده

    گل عذار تو بر برگ لاله خندیده

    ز شور زلف تو در شب نمی‌توانم خفت

    ز دست فکر پریشان و خواب شوریده

    اگر بهیچ نگیری مرا نیرزم هیچ

    و گر پسند تو گردم شوم پسندیده

    تو خامهٔ دو زبان بین که حال درد فراق

    چگونه شرح دهد با زبان ببریده

    چو من که دید زبان بسته‌ئی و گاه خطاب

    سخنوری زنی کلک برتراشیده

    گهی که وصف سر زلف دلکشت گویم

    شود زبان من دلشکسته پیچیده

    از آن سیاه شد آن زلف مشکبار که هست

    بچین فتاده و برآفتاب گردیده

    بدیدهٔ تو که آندم که زیر خاک شوم

    شوم نظاره‌گر دیدهٔ تو دزدیده

    چو شد غلام تو خواجو قبول خویشش خوان

    که ملک دل به تو دادست و عشق به خریده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha