کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو چشم مست تو با خواب می‌کند بازی

    دو چشم من همه با آب می‌کند بازی

    چنین که غمزهٔ شوخ تو مست و مخمورست

    چرا بگوشهٔ محراب می‌کند بازی

    ببین که آهوی روباه باز صیادت

    چگونه با دل اصحاب می‌کند بازی

    چو خون چشم من آمد بجوش از آنرویست

    که با سرشک چو عناب می‌کند بازی

    ز زیر پهلوی پر خار من چه غم دارد

    کسی که بر سر سنجاب می‌کند بازی

    بیا که زلف رسن باز هندو آسایت

    شبی دراز بمهتاب می‌کند بازی

    دلم ز بیخردی همچو طفل بازیگر

    بدان کمند رسن تاب می‌کند بازی

    تفرجیست که شب باز طره‌ات همه شب

    بنور شمع جهانتاب می‌کند بازی

    عجب ز مردم بحرین دیده‌ات خواجو

    که در میانهٔ غرقاب می‌کند بازی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha