کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مستی ز چشم دلکش میگون یار جوی

    وز جام باده کام دل بیقرار جوی

    اکنون که بانگ بلبل مست از چمن بخاست

    با دوستان نشین و می خوشگوار جوی

    گر وصل یار سرو قدت دست می‌دهد

    چون سرو خوش برآی و لب جوبیار جوی

    فصل بهار باده گلبوی لاله گون

    در پای گل ز دست بتی گلعذار جوی

    از باغ پرس قصه بتخانهٔ بهار

    و انفاس عیسوی ز نسیم بهار جوی

    ای دل مجوی نافهٔ مشکل ختا ولیک

    در ناف شب دو سلسلهٔ مشکبار جوی

    خود را ز نیستی چو کمر در میان مبین

    یا از میان موی میانان کنار جوی

    خواهی که در جهان بزنی کوس خسروی

    در باز ملک کسری و مهر نگار جوی

    بعد از هزار سال که خاکم شود غبار

    بوی وفا ز خاک من خاکسار جوی

    هر دم که بیتو بر لب سرچشمه بگذرم

    گردد روان ز چشمهٔ چشمم هزار جوی

    خواجو اگر چنانکه در این ره شود هلاک

    خونش ز چشم جادوی خونخوار یار جوی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha