به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
نه عهد کردهئی آخر که قصد ما نکنی
چرا جفا کنی و عهد را وفا نکنی
چو آگهی که نداریم جز لبت کامی
روا بود که ز لب کام ما روا نکنی؟
ز ما نیامده جرمی خدا روا دارد
که کینه ورزی و اندیشه از خدا نکنی
من غریب که گشتم ز خویش بیگانه
چه حالتست که با خویشم آشنا نکنی
مرا چو از همه عالم نظر به جانب تست
نظر بسوی من خسته دل چرا نکنی
کنون که کشتی و بر خاک راهم افکندی
بود که بر سر خاک چنین رها نکنی
ترا که آگهی از حال دردمندان نیست
معینست که درد مرا دوا نکنی
اگر چنانکه سر صلح و دوستی داری
چرا نیائی و با دوستان صفا نکنی
چو آب دیده ز سر بگذشت خواجو را
چه خیزدار بنشینی و ماجرا نکنی
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.