کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر آفتاب نباشد تو ماه چهره تمامی

    که آفتاب بلندی چو بر کنارهٔ بامی

    کنون تو سرو خرامان بگاه جلوهٔ طاوس

    هزار بار سبق برده‌ئی بکبک خرامی

    گرم قبول کنی همچو بندگان بارادت

    بدیده گر بنشینی بایستم بغلامی

    اگر چه غیرتم آید که با وجود حریفان

    مثال آب حیاتی که در میان ظلامی

    اگر چراغ نباشد مرا تو چشم و چراغی

    ور آفتاب نباشد مرا تو ماه تمامی

    ز شام تا بسحر شمع‌وار پیش وجودت

    بسوختیم ولیکن دلت نسوخت ز خامی

    مگر تو باغ بهشتی نگویمت که چو حوری

    مرا تو جان و جهانی ندانمت که کدامی

    براه بادیه ما را بمان بخار مغیلان

    شب رحیل که گفتیم ترک جان گرامی

    محب دوست نیندیشد از جفای رقیبان

    ترا که شوق حرم نیست غم بود ز حرامی

    چه باشد ار به عنایت نظر کنی سوی خواجو

    چرا که لطف تو عامست و آن ستم زده عامی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha