کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یاد باد آنکه دلم را مدد جان بودی

    درد دلسوز مرا مایهٔ درمان بودی

    برخ خوش نظر و عارض بستان افروز

    رشک برگ سمن و لالهٔ نعمان بودی

    بخط سبز و سر زلف سیاه و لب لعل

    خضر و ظلمت و سرچشمهٔ حیوان بودی

    پای سرو از قد رعنای تو در گل می‌رفت

    خاصه آنوقت که برطرف گلستان بودی

    همچو پروانه دلم سوختهٔ عشق تو بود

    زانکه در تیره شبم شمع شبستان بودی

    در هوای تو چو بلبل زدمی نعرهٔ شوق

    که بگلزار لطافت گل خندان بودی

    جان به آواز دلاویز تو دادم بر باد

    که بوقت سحرم مرغ خوش الحان بودی

    با تو پرداخته بودم دل حیران لیکن

    خانه پرداز من بیدل حیران بودی

    همچو خواجو سر و سامان من از دست برفت

    زانکه در قصد من بی سر و سامان بودی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha