کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای باد سحرگاهی زینجا گذری کن

    وز بهر من دلشده عزم سفری کن

    چون بلبل سودازده راه چمنی گیر

    چون طوطی شوریده هوای شکری کن

    فرهاد صفت روی بصحرا نه و چون سیل

    از کوه برآور سر و یاد کمری کن

    چون کار تو در هر طرفی مشک فروشیست

    با قافله چین بخراسان گذری کن

    شب در شکن سنبل یارم بسر آور

    وانگه چو ببینی مه رویش سحری کن

    برکش علم از پای سهی سرو روانش

    وز دور در آن منظر زیبا نظری کن

    احوال دل ریش گدا پیش شهی گوی

    تقریر شب تیرهٔ ما با قمری کن

    هر چند که دانم که مرا روی بهی نیست

    لطفی بکن و کار مرا به بتری کن

    گر دست دهد آن مه بی مهر و وفا را

    از حال دل خستهٔ خواجو خبری کن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha