کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نسیم صبح کز بویش مشام جان شود مشکین

    مگر هر شب گذر دارد بر آن گیسوی مشک آگین

    اگر در باغ بخرامد سهی سرو سمن بویم

    خلایق را گمان افتد که فردوسست و حور العین

    چو آن جادوی بیمارش که خون خوردن بود کارش

    ندیدم ناتوانی را کمان پیوسته بر بالین

    مرا گر داستان نبود هوای گلستان نبود

    که بی ویس پری پیکر ز گل فارغ بود رامین

    طبیبم صبر فرماید ولی کی سودمند آید

    که چون فرهاد می‌میرم بتلخی از غم شیرین

    چو آن خورشید تابانرا بوقت صبح یاد آرم

    ز چشم اختر افشانم بیفتد رستهٔ پروین

    مگوی از بوستان یارا که دور از دوستان ما را

    نه پروای چمن باشد نه برگ لاله و نسرین

    چرا برگردم از یاران که در دین وفاداران

    خلاف دوستان کفرست و مهر دوستان از دین

    کجا همچون تو درویشی بوصل شه رسد خواجو

    که نتواند شدن هرگز مگس همبازی شاهین

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha