به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
صبحست ساقیا می چون آفتاب کو
خاتون آب جامهٔ آتش نقاب کو
چون لعل آبدار ز چشمم نمیرود
از جام لعل فام عقیق مذاب کو
در ماندهایم با دل غمخواره می کجاست
در آتشیم با جگر تشنه آب کو
اکنون که مرغ پردهٔ نوروز میزند
ای ماه پرده ساز خروش رباب کو
دردیکشان کوی خرابات عشق را
بیرون ز گوشهٔ جگر آخر کباب کو
گفتم چو بخت خویش مگر بینمت بخواب
لیکن ز چشم مست تو پروای خواب کو
خواجوکه یک نفس نشدی خالی از قدح
مخمور تا بچند نشیند شراب کو
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.