کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در تابم از دو هندوی آتش پرستشان

    کز دست رفت دنیی و دینم ز دستشان

    ز مشک سوده سلسله بر مه نهاده‌اند

    زانرو که آفتاب بود زیر دستشان

    برطرف آفتاب چه در خور فتاده است

    مرغول مشگ رنگ دلاویز پستشان

    از حد گذشته‌اند بخوبی و لطف از آنک

    زین بیش نیست حد لطافت که هستشان

    مسکین دلم که بلبل بستان شوق بود

    شد پای بند حلقهٔ زلف چو سستشان

    نعلم نگر که باز برآتش نهاده‌اند

    آن هندوان کافرآتش پرستشان

    صاحبدلان که بی خبرند از شراب شوق

    در داده‌اند جرعهٔ جام الستشان

    یاران ز جام بادهٔ نوشین فتاده مست

    خواجو از آن دو نرگس مخمور مستشان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha