کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به من رسید نوید وصال دلداران

    چو کشته را دم عیسی و کشته را باران

    چه نکهتست مگر بر گذار باد بهار

    گشوده‌اند سر طبله‌های عطاران

    به حق صحبت و یاری که چون شوم در خاک

    بود هنوز مرا میل صحبت یاران

    چو رفت آب رخم در سر وفاداری

    بهل که خاک شوم در ره وفاداران

    ترا که بر سر سنجاب خفته‌ئی چه خبر

    که شب چگونه بروز آورند بیداران

    ز نرگس تو طبیبان اگر شوند آگاه

    هزار بار بمیرند پیش بیماران

    چنین که بادهٔ دوشین مرا ز خویش ببرد

    مگر بدوش برندم ز کوی خماران

    کسیکه مست بمیرد بقول مفتی عشق

    برو درست نباشد نماز هشیاران

    چگونه خواب برد ساکنان هودج را

    ز غلغل جرس و نالهٔ گرفتاران

    مجال نیست که در شب کسی برآرد سر

    ز بسکه دست برآورده‌اند عیاران

    دل ار چه روی سپردی بطره‌اش خواجو

    کسی چگونه دهد نقد خود بطراران

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha