کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شمع بنشست ز باد سحری خیز ندیم

    که ز فردوس نشان می‌دهد انفاس نسیم

    گر نباشد گل رخسار تو در باغ بهشت

    اهل دلرا نکشد میل به جنات نعیم

    برو ای خواجه که صبرم بدوا فرمائی

    کاین نه دردیست که درمان بپذیرد ز حکیم

    چون بمیرم بره دوست مرا دفن کنید

    تا چو بر من گذرد یاد کند یار قدیم

    ایکه آزار دل سوختگان می‌طلبی

    بر سرآتش سوزان نتوان بود مقیم

    من ازین ورطه هجران نبرم جان بکنار

    زانکه غرقاب غم عشق تو بحریست عظیم

    بر سر کوت گر از باد اجل خاک شوم

    شعلهٔ آتش عشق تو زند عظم رمیم

    گرچه خواجو بیقین شعر تو سحرست ولیک

    هیچ قدرش نبود با ید بیضای کلیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha