کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رند و دردی کش و مستم چه توان کرد چو هستم

    بر من ای اهل نظر عیب مگیرید که مستم

    هر شبم چشم تو در خواب نمایند که گویند

    نیست از باده شکیبم چکنم باده پرستم

    ترک سر گفتم و از پای تو سر بر نگرفتم

    در تو پیوستم و از هر دو جهان مهر گسستم

    دست شستم ز دل و دیده خونبار ولیکن

    نقش رخسار تو از لوح دل و دیده نشستم

    گفتی از چشم خوش دلکش من نیستی آگه

    بدو چشمت که ز خود نیستم آگاه که هستم

    تا دل اندر گره زلف پریشان تو بستم

    دست بنهاده ز غم بر دل و جان بر کف دستم

    تا قیامت تو مپندار که هشیار توان شد

    زین صفت مست می عشق تو کز جام الستم

    چشم میگون ترا دیدم و سرمست فتادم

    گره زلف تو بگشادم و زنار ببستم

    تو اگر مهرگسستی و شکستی دل خواجو

    بدرستی که من آن عهد که بستم نشکستم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha