کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تخفیف کن از دور من این باده که مستم

    وزغایت مستی خبرم نیست که هستم

    بر بوی سر زلف تو چون عود برآتش

    می‌سوزم و می‌سازم و با دست بدستم

    در حال که من دانهٔ خال تو بدیدم

    در دام تو افتادم و از جمله برستم

    دیشب دل دیوانهٔ بگسسته عنانرا

    زنجیر کشان بردم و در زلف تو بستم

    با چشم تو گفتم که مکن عربده جوئی

    گفت از نظرم دور شو این لحظه که مستم

    زان روز که رخسار چو خورشید تو دیدم

    چون سنبل هندوی تو خورشید پرستم

    آهنگ سفر کردی و برخاست قیامت

    آن لحظه که بی قامت خوبت بنشستم

    شاید که ز من خلق جهان دست بشویند

    گر در غمت از هر دو جهان دست نشستم

    هر چند شکستی دل خواجو بدرستی

    کان عهد که با زلف تو بستم نشکستم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha