کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    من بار هجر می‌کشم و ناقه محملم

    برگیر ساربان نفسی باری از دلم

    طوفان آب دیده گر ازین صفت رود

    زین پس مگر سفینه رساند بمنزلم

    با درد خود مرا بگذارید و بگذرید

    کایندم نماند طاقت قطع منازلم

    گفتم قدم برون نهم از آستان دوست

    از آب دیده پای فرو رفت در گلم

    هرجا که می‌نشینم و هر جا که می‌روم

    نقشش نمی‌رود نفسی از مقابلم

    گر دیگری بضربت خنجر شود قتیل

    من کشته دو ساعد سیمین قاتلم

    آندم که خاک گردم و خاکم شود غبار

    از بحر عشق باد نیارد بساحلم

    هر چند عمر در سر تحصیل کرده‌ام

    بیحاصلیست در غم عشق تو حاصلم

    خواجو برو که قافله کوس رحیل زد

    ای دوستان چه چاره چو من در سلاسلم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha