کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    می‌گذشتی و من از دور نظر می‌کردم

    خاک پایت همه بر تارک سر می‌کردم

    خرقهٔ ابر بخونابه فرو می‌بردم

    دامن کوه پر از لعل و گهر می‌کردم

    چون به جز ماه ندیدم که برویت مانست

    نسبت روی تو زانرو بقمر می‌کردم

    تا مگر با تو بزر وصل مهیا گردد

    مس رخسار ز سودای تو زر می‌کردم

    هرنفس کز دهن تنگ تو می‌کردم یاد

    ملک هستی ز دل تنگ بدر می‌کردم

    دهن غنچهٔ سیراب چو خندان می‌شد

    یاد آن پستهٔ چون تنگ شکر می‌کردم

    چهرهٔ باغ بخونابه فرو می‌شستم

    دهن چشمه پر از للی تر می‌کردم

    چون بیاد لب میگون تو می‌خورد شراب

    جام خواجو همه پرخون جگر می‌کردم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha