کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    راستی را در سپاهان خوش بود آواز رود

    در میان باغ کاران یا کنار زنده رود

    باده در ساغر فکن ساقی که من رفتم بباد

    رود را بر ساز کن مطرب که دل دادم برود

    جام لعل و جامهٔ نیلی سیه روئی بود

    خیز و خم بنمای تا خمری کنم دلق کبود

    گر تو ناوک می‌زنی دور افکنم درع و سپر

    ور تو خنجر می‌کشی یکسو نهم خفتان و خود

    شاهد بربط زن از عشاق می‌سازد نوا

    بلبل خوش نغمه از نوروز می‌گوید سرود

    در چنین موسم که گل فرش طرب گسترده است

    جامهٔ جان مرا گوئی ز غم شد تار و پود

    آن شه خوبان زبردست و گدایان زیردست

    او چو کیخسرو بلند افتاده و پیران فرود

    می‌برد جانم برمحراب ابرویش نماز

    می‌فرستد چشم من بر خاک درگاهش درود

    چون میان دجله خواجو را کجا بودی کنار

    کز کنار او دمی خالی نیفتادی ز رود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha