کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای غم عشق تو آتش زده در خرمن دل

    وآتش هجر جگر سوز تو دود افکن دل

    چشمهٔ نوش گهر پوش لبت چشمهٔ جان

    حلقهٔ زلف شکن بر شکنت معدن دل

    گر کنی قصد دلم دست من و دامن تو

    ور کند ترک تو دل دست من و دامن دل

    جانم از دست دل ار غرقهٔ خون جگرست

    خون جان من دلسوخته در گردن دل

    پرتو روی تو شد شمع شبستان دلم

    تا شبستان سر زلف تو شد مسکن دل

    بده آن آب چو آتش که بجوش آمده است

    ز آتش روی دل افروز تو خون در تن دل

    چاره با ناوک چشمت سپر انداختنست

    ورنه تیر مژه‌ات بگذرد از جوشن دل

    دل شیدا همه پیرامن سودا گردد

    و اهل دلرا غم سودای تو پیرامن دل

    آتشی در دل خواجوست که از شعلهٔ اوست

    دود آهی که برون می‌رود از روزن دل

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha