کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مگر که صبح من امشب اسیر گشت بشام

    وگرنه رخ بنمودی ز چرخ آینه فام

    مگر ستارهٔ بام از شرف به زیر افتاد

    وگرنه پرده برافکندی از دریچهٔ بام

    خروس پرده‌سرا امشب از چه دم در بست

    اگر چنانکه فرو شد دم سپیده بکام

    چو کام من توئی ای آفتاب گرم برآی

    ز چرخ اگر چه یقینم که بر نیاید کام

    گهی پری رخم از خواب صبح برخیزد

    که تیغ غمزهٔ خونریز برکشد ز نیام

    چرا ز قید توام روی رستگاری نیست

    کسی اسیر نباشد بدام کس مادام

    چو دور عیش و نشاطست باده در دور آر

    که روشنست که با دست گردش ایام

    دمی جدا مشو از جام می که در این دور

    کدام یار که همدم بود برون از جام

    برو غلام صنوبر قدان شو ای خواجو

    که همچو سرو بزادگی برآری نام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha