کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر نگویم دوستی از دوستانت بوده‌ام

    سالها آخر نه مرغ بوستانت بوده‌ام

    گر چه فارغ بوده‌ام چون نسر طایر ز آشیان

    تا نپنداری که دور از آشیانت بوده‌ام

    هر کجا محمل بعزم ره برون آورده‌ئی

    چون جرس دستانسرای کاروانت بوده‌ام

    گر تو پاس خاطرم داری و گرنه حاکمی

    زان تصور کن که هر شب پاسبانت بوده‌ام

    گر چه از رویت چو گیسو برکنار افتاده‌ام

    چون کمر پیوسته در بند میانت بوده‌ام

    کشتهٔ تیغ جهان افروز مهرت گشته‌ام

    تشنهٔ آب جگر تاب سنانت بوده‌ام

    از گذار من چرا بر خاطرت باشد غبار

    کز هواداری غبار آستانت بوده‌ام

    گر شکر خائی کنم بر یاد لعلت دور نیست

    زانکه عمری طوطی شکر ستانت بوده‌ام

    همچو خواجو ای ، بسا شبها که از شوریدگی

    دسته بند سنبل عنبرفشانت بوده‌ام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha