به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
برآمد بانگ مرغ و نوبت بام
کنون وقت میست و نوبت جام
چو کار پختگان بی باده خامست
بدست پختگان ده باده خام
بهر ایامی این عشرت دهد دست
بگردان باده چون با دست ایام
لبش خواهی بناکامی رضا ده
که کس را بر نیاید زان دهان کام
من شوریده را معذور دارید
که برآتش نشاید کردن آرام
دلم کی در فراق آرام گیرد
بود آرام دل وصل دلارام
منم دور از تو همچون مرغ وحشی
ببوی دانهئی افتاده در دام
ز سرمستی برون از روی و مویت
نه از صبح آگهی دارم نه از شام
قلم در کش چو بینی نام خواجو
که نبود عاشق شوریده را نام
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.