کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آفتابست یا ستارهٔ بام

    که پدید آمد از کنارهٔ بام

    ماه در عقرب و قصب برماه

    شام بر نیمروز و چین در شام

    نام خالش مبر که وحشی را

    طمع دانه افکند در دام

    خیز تا می خوریم و بنشانیم

    آتش دل به آب آتش فام

    باده پیش آر تا فرو شوئیم

    جامهٔ جان به آب دیدهٔ جام

    می جوشیده خور که حیف بود

    پخته در جوش و ما بدینسان خام

    عاقلان سر عشق نشناسند

    کاین صفت نبود از خواص و عوام

    عشق عامست و عقل خاص ولیک

    چکند خاص با تقلب عام

    شمع مجلس نشست خیز ندیم

    مه فرو رفت می بیار غلام

    دشمنانرا بکام دوست مخواه

    دوستانرا مدار دشمن کام

    چون برآیی ببام پندارند

    که سهیلست یا سپیدهٔ بام

    با رخت هر که ماه می‌طلبد

    نیست در عاشقی هنوز تمام

    سرو با اعتدال قامت تو

    ناتراشیده‌ئیست بی اندام

    نام خواجو مبر که ننگ بود

    اگر از عاشقان برآید نام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha