کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون برقع شبرنگ ز عارض بگشاید

    از تیره شبم صبح درخشان بنماید

    از بس دل سرگشته که بربود در آفاق

    امروز دلی نیست که دیگر برباید

    زین بیش مپای ای مه بی مهر کزین بیش

    پیداست که عمر من دلخسته چه پاید

    گر کام تو اینست که جانم بلب آری

    خوش باش که مقصود تو این لحظه برآید

    در زلف تو بستم دل و این نقش نبستم

    کز بند سر زلف تو کارم نگشاید

    هر صبحدم از نکهت آن زلف سمن سای

    برطرف چمن باد صبا غالیه ساید

    در ده می چون زنگ که آئینه جانست

    تا زنگ غمم ز آینه جان بزداید

    مرغان خوش الحان چمن لال بمانند

    چون بلبل باغ سخنم نغمه سراید

    در دیدهٔ خواجو رخ دلجوی تو نوریست

    کز دیدن آن نور دل و دیده فزاید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha