کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای دل ار سودای جانان داری از جان درگذر

    ور دل از جان بر نمی‌گیری ز جانان درگذر

    در حقیقت کفر و ایمان جز حجاب راه نیست

    عاشقی را پیشه کن وز کفر و ایمان درگذر

    با سرشک ما حدیث لؤلؤ لالا مگوی

    چشم گوهر بار من بین و ز عمان درگذر

    گر صفای مروه خواهی خاک یثرب سرمه ساز

    ور هوای کعبه داری از بیابان درگذر

    حکم و حکمت هر دو با هم کی مسلم گرددت

    حکمت یونان طلب وز حکم یونان درگذر

    تا ترا دیو و پری سر بر خط فرمان نهند

    همچو باد از خاتم و تخت سلیمان درگذر

    غرقه شو در نیستی گر عمر نوحت آرزوست

    غوطه خور در موج خوناب و ز طوفان درگذر

    تا مسخر گرددت ملک سکندر خضروار

    از سیاهی رخ متاب و زاب حیوان درگذر

    بگذر از بخت جوان و دامن پیران بگیر

    دست بر زال زر افشان و ز دستان درگذر

    گر چو ذره وصل خورشید در فشانت هواست

    محو شو در مهر و از گردون گردان درگذر

    زخم را مرهم شمار وطالب دارو مباش

    درد را از دست بگذار و ز درمان درگذر

    تا ببینی آبروی یوسف کنعان ما

    رو علم بر مصر زن وز چاه کنعان درگذر

    عارض گلرنگ او بین وز شقایق دم مزن

    سنبل سیراب او گیر و ز ریحان درگذر

    گر بمعنی ملک درویشی مسخر کرده‌ئی

    از ره صورت برون آی و ز سلطان درگذر

    تا بکی خواجو توان بودن بکرمان پای بند

    سر برآور همچو ایوب و ز کرمان درگذر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha