به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
کجا بود من مدهوش را حضور نماز
که کنج کعبه ز دیر مغان ندانم باز
مرا مخوان به نماز ای امام و وعظ مگوی
که از نیاز نمیباشدم خبر ز نماز
چو صوفی از می صافی نمیکند پرهیز
مباش منکر دردیکشان شاهد باز
بساز مطرب مجلس نوای سوختگان
که بلبل سحری میکند سماع آغاز
اگر چو عود توام در نفس بخواهی سوخت
مرا ز ساز چه میافکنی بسوز و بساز
بدان طمع که کند مرغ وصل خوبان صید
دو دیدهام نگر از شام تا سحرگه باز
خیال زلف سیاه تو گر نگیرد دست
که بر سرآرد ازین ظلمتم شبان دراز
تو در تنعم و نازی ز ما چه اندیشی
که ناز ما بنیازست و نازش تو بناز
اگر ز خط تو چون موی سر بگردانم
ببند و چون سر زلفم برآفتاب انداز
امید بندهٔ مسکین بهیچ واثق نیست
مگر بلطف خداوندگار بنده نواز
خرد مجوی ز خواجو که اهل معنی را
نظر به عشق حقیقتی بود نه عقل مجاز
گذشت شعر ز شعری و شورش از گردون
چرا که از پی آوازه میرود آواز
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.