کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زهی تاری ز زلفت مشگ تاتار

    گل روی تو برده آب گلنار

    از آن پوشم رخ از زلفت که گویند

    نمی‌باید نمودن زر به طرار

    بود بی لعل همچون ناردانت

    دلم پر نار و اشکم دانهٔ نار

    اگر ناوک نمی‌اندازد از چیست

    کمان پیوسته بر بالین بیمار

    چو عین فتنه شد چشم تو چونست

    که دائم خفته است و فتنه بیدار

    دو چشم سیل بار و روی زردم

    شد این رود آور و آن زعفران زار

    مرا بت قبله است و دیر مسجد

    مرا می زمزمست و کعبه خمار

    دل پر درد را دردست درمان

    تن بیمار را رنجست تیمار

    چو انفاس عبیر افشان خواجو

    ندارد نافه‌ئی در طبله عطار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha