کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    قلم گرفتم و می‌خواستم که بر طومار

    تحیتی بنویسم بسوی یار و دیار

    برآمد از جگرم دود آه و آتش دل

    فتاد در نی کلکم ز آه آتش بار

    امید بود که کاری برآید از دستم

    ز پا فتادم و از دست برنیامد کار

    اگر چه باد بود پیش ما حکایت تو

    برو نسیم و پیامی از آن دیار بیار

    کدام یار که او بلبل سحر خوانرا

    ز نوبهار دهد مژده جز نسیم بهار

    ز دور چرخ فتادم بمنزلی که صبا

    سوی وطن نبرد خاک من برون ز غبار

    خیال روی نگارین آن صنم هر دم

    کنم بخون جگر بر بیاض دیده نگار

    دلم به سایهٔ دیوار او بود مائل

    در آن زمان که گل قالبم بود دیوار

    میان او بکنارت کجا رسد خواجو

    کزین میان نتواند رسید کس بکنار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha